مرکز پژوهش و تحقیقات



گفت و گو با ابوالفضل درخشنده نویسنده و رزمنده دوران دفاع مقدس. تیتر: کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است. ابوالفضل درخشنده متولد ۱۳۴۸ محله  نظام اباد تهران است.خانه  پدر مادر وی در محله قدیم زندگی اش نظام اباد قرار دارد.محل ست کنونی وی که دفتر کارش نیز در همان محل قرار دارد اکنون در سوهانک است.وی رزمنده و جانباز ۸ سال دفاع مقدس است و پس از بازنشستگی از نیروی دریایی ارتش در سال ۱۳۸۰ بنابر حس وظیفه و رسالت فرهنگی که احساس می کرد بر دوش دارد در جبهه فرهنگی داستان نویسی دفاع مقدس به نویسندگی٬ چاپ کتب دفاع مقدس و اموزش شیوه های نوین ابداعی خویش در حوزه ادبیات داستانی پرداخته است که در این زمینه با وی گفت و گو کرده ام. شما در یک گفت و گو با یک سایت فرموده اید اشخاصی به ناحق در قضیه مهندسی فرهنگی ورود کرده اند و به سمت جایی پیش میروند که سواد و دانش این کار را ندارند.منظور شما از بیان این مقوله چیست. جواب: مشکل بر سر این است که همه جا صحبت از رانت می شود ابتدا به سراغ مسایل اقتصادی میروند. کسانی که از ارتباطشان و شناخت اطلاعاتی که به دست میاورند کسب سود میکنند.متاسفانه در حوزه ادبیات به ویژه کارهای فرهنگی از این رانت ها زیاد میبینیم.کسانی که دانش و تحصیلاتش را ندارند اما به واسطه اعمال نفوذهایی که می شود میایند و در جایگاه هایی قرار میگیرند .شما در نظر بگیرید در تمام کشورهای صاحب فرهنگ٬ افراد یا عناصری در عرصه فرهنگی قرار می گیرند که استخوان خرد کرده هستند٬ تجربه دارند٬ دانشش را دارند.شما ببینید در عرصه فرهنگی کشور ما چه کسانی میایند. ببینید بنده خدا کارش از دانشگاه تمام نشده مدیر فرهنگ سرا میشود٬ مدیر یک نهاد٬ مسوول فرهنگی فلان جا میشود.این به معنای ان است که ان فرد در کار فرهنگی امده که رزومه ای دست و پا کند.خلافش هم مصداق دارد.بنده خدا٬ دیگری را می خواهند بازنشستش کنند چون می خواهند از کارهای اجرایی دورش کنند رییس فلان قسمت فرهنگی می شود.چون متاسفانه کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است.هردوتایش غلط است.کار فرهنگی مختص کسانی است که تخصص٬ تعهد٬ تجربه و تعهد کاری داشته باشند و افراد خلاق و صاحب نبوغی باشند. وضعیت فرهنگی کشور ما که اکنون به این جا رسیده برای این است که کسانی در مسند کارهای فرهنگی کشور قرار گرفته اند که نه تجربه اش و نه تخصصش را دارند ولی تا دلت بخواهد رانت دارند نمونه هم زیاد داریم.بنده خدا در دانشگاه به واسطه این که پسر فلان شخص بوده یا فلان شخص معرفی اش کرده امده پست مدیریت فرهنگی گرفته است.خب این رانت است. رانت این نیست که شما بروید مالی را تصاحب کنید مثل بورس نیست که بگویند که از رانت اطلاعاتی اش بهره برده فهمیده فلان سهام یک هفته دیگر سقوط میکند.این رفته سهامش را فروخته یا فلان سهام رشد میکند رفته ان سهام را خریده است.این رانت است.کسی هم به ناحق پست مدیریت فرهنگی گرفته که صلاحیتش را نداشته از رانت بهره برده است.ان یکی سود مالی میبرد ولی این یکی که در عرصه فرهنگی امده باعث ضربه به ارکان فرهنگی کشور میشود چون شعور و تخصصش را ندارد و از همه بدتر باعث میشود نیروهایی که این تخصص را دارند دلسرد و خانه نشین شوند.

هدف شما از نوشتار کتابهایی با مضامین دفاع مقدس چه بوده است. جواب: دو بخش دارد. یکی این که بخشهای اموزشی کتابهایی است که در بخش اموزشی از ان ها به کارگیری میکنیم و میشود گفت کتابهایی است که در عرصه ادبیات داستانی از ان غفلت شده است و تکنیک هایی هست که مغفول واقع شده و استادان و بزرگوارانمان تا کنون نتوانسته اند این ها را نهادینه و مکتوب کنند.همه اش تکرار مکررات بدون نواوری٬ خلاقیت و ایده پردازی بوده است‌.کتابهایی که تا کنون از من چاپ شده در هر جلد ان یک بخش ان ایده پردازی خلاقانه مثل یک کلاس داستان نویسی پیشرفته بوده است که در ان برای نخستین بار با ۱۳ زبان روایت مطرح شده که شامل طرح درس زاویه دید دانای کل قاعم به شخص در جلد دوم برای نخستین بار درج شده و نقش روان شناسی رفتار که دو واحد از ان در دانشگاه ها تدریس میشود باز زاویه دید نمایشی تلفیق شده است.بعد اموزشی ان٬ قسمت هایی بود که در عرصه ادبیات به ان توجه نکرده اند و باید نوع نگرشمان به اموزش تغییر کند بیشتر برای این که در کشور ما کلاس های داستان نویسی ۱۰ تا ۱۵ جلسه برگزار میشود در حالی که طرح درس کتابهایی که من منتشر کرده ام ۱۲۰ جلسه است.هزینه ای هم برای چاپ این کتاب ها گذاشته اید جواب: صدرصد.خدا را شکر الحمدلله برای همان رانتی که در عرصه فرهنگی شامل حال بعضی ها شده من باید از امدادهای غیبی برای انتشار تحقیقاتم به کار گیری کنم. این به معنای هزینه شخصی است. جواب: دقیق‌. اما در رابطه با حدود ۲۶ تا ۲۷ جلد کتاب های دیگر ٬ بیشتر دغدغه های شخصی خود نویسنده است. ادامه گزارش صفحه بعد. گزارش مهدی طهرانی.۱۶ خرداد ۱۳۹۸


این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر

وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین

وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق

بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.


این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.


 ابوالفضل درخشنده: کار فرهنگی  به پارگینگ تبدیل شده است. که از نشانه های بیرونی از جمله وضعیت فرهنگی٬ ی و اجتماعی کشور نشات میگیرد و باعث شده بخواهم مطالبی را به خواننده ام منتقل کنم. برای همین٬ زبان داستان را انتخاب کرده ام چون زبان٬ زبان تمامی نسل ها است و داستان هایی که نوشته ام محور اسیب شناسی اجتماعی٬ ی و فرهنگی کشور است. مقوله جنگ را چه طور میبینید.ربط قضایای  داستان نویسی با مقوله جنگ چیست.تخریب چی دوران در پایگاه اطلاعاتی دشمن.چرا این موضوع را برای پرداختن به جنگ انتخاب کردید. جواب: چون این که یک تجربه ای گران سنگ برای کسانی که میتوانستند از ان به کارگیری کنند بود.گنجینه ای گران سنگی برای کسانی که قصد بهره برداری از ان  را داشتند و همچنین برای کسانی که میتوانستند از ان به کارگیری کنند بود‌.این یکه خوری است اگر دریای گسترده معرفت را نخواهیم به نسل بعد از خودمان انتقال دهیم. شما به عنوان یک بازمانده جنگ٬ چه طور با مقوله تخریب اشنا شدید٬ چه گونه‌ با ان انس گرفتید٬ چه گونه شد که این مقوله تخریب شما را به مرحله ای و جایی برد که خواستید در مورد تخریب بنویسید و چه گونه تخریب را تعبیر و تفسیر میکنید. جواب: خدمتتان عرض کردم٬ تخریبچی کسی هست که با ایثار جانش راه سالم و بی خطر را برای همرزمانش هموار میکند.در دوران جنگ٬ تخصصی که با توجه به جثه ریزم برای من ‌د‌ر نظر گرفته شده بود تخریبچی بود به این معنا که باید تک و تنها در میدان مین میرفتم مین ها را خنثا میکردم تا راه سالم و بیخطر را برای پیشروی نیروهای خودی فراهم کنم‌.در این دوران هم به افرادی نیاز است که تک و تنها دل به خطر میدهد و راه سالم فرهنگی را برای مردمشان هموار کنند. حالا این تخریبچی که کارش ساختن است نه خراب کردن که متاسفانه این تفسیر غلط که نام تخریبچی را می اورند به درون مایه ان توجهی نمیکنند.در عرصه فرهنگی هم همین است.وقتی شما بخواهید در مقابل رانت خواران مختلف بایستید تک و تنها وسط میدان مین هستید. نخستین اشتباهت اخرین اشتباهت است بلافاصله یک انگی٬ تهمتی٬ چیزی بهت میزنند که قلمت را بشکنند. پس٬ دوران جنگ و تخصص دوران جنگ در دوران سازندگی هم کاربرد دارد. انجا تنها بودی اینجا هم تنهایی. انجا تنها خدا حامی ات بود اینجا هم تنها خدا حامی ات است.انجا با دشمن میجنگیدی اینجا هم دشمن نفوذی و عناصر بدلی دورت را  احاطه کرده اند.نمیدانی کدامشان خودی هستند کدامشان دشمن.درست مثل جبهه های غرب که از جلو نیروهای عراقی بودند و از چپ٬ راست و پشت سرت دمکرات٬ کومله و انواع و اقسام ستون پنجم دشمن بودند. فکر میکنید جریان حاکمیتی کشور که حاکمیت فرهنگی و ی کشور است از ابتدا تا کنون مساعد به حال نظام و مردم بوده یا خیر. جواب: صددرصد. اکنون چی. جواب: ما انقلاب کردیم که تحول ی٬ اجتماعی و فرهنگی داشته باشیم.اکنون هم که با بودن ولایت فقیه. من یک فصل کتاب رمان تخریبچی دوران را در جایگاه دفاع از ولایت فقیه نوشته ام و به ان باور و ایمان دارم تا هنگامی که ولایت فقیه حاکم بر این کشور است هیچ دغدغه ای نداریم حالا عناصر نفوذی و بدلی هرکاری دلشان میخواهد انجام دهند ما هم به عنوان سرباز ولایت باید تلاش خودمان را انجام دهیم. فکر میکنید تاثیر انقلابی این جریان در کجا است. جواب: خود شما دارید میبینید در اقصا نقاط جهان. تاثیر این جریان در کجای ایران نهادینه شده است و چه گونه میشود با توجه به این هجمه نهادینه اش کرد. جواب: داستان٬ زبان مشترک تمام نسل ها است. گفت و ‌‌گوی تمدنها که از سالها قبل مطرح شده٬ کجای این جریان قرار دارد. جواب: به هر حال ان هم زبان مشترک بین نسل ها است.اصل گفت و گوی تمدنها که مشکل ندارد.ما باید تعامل داشته باشیم. تعامل هم به واسطه فرهنگ ایجاد میشود.دشمن هم با شبکه های ماهواره ای٬ فرهنگ ما را نشانه گرفته است. متاسفانه عناصر پولی هم دارند به خواست دشمن رفتار میکنند.وقتی که ما تولید فرهنگی خوب نداشته باشیم٬ سریال و فیلم هم نداریم مردم سراغ ماهواره ها میروند.هر زمانی که ما تولید های فرهنگی خوب داشتیم این مردم ماهواره ها را خاموش کرده اند. فکر میکنید راهبرد انقلاب چه راهبردی است و این راهبرد برای پیمودن راه انقلاب چه گونه میسر است. جواب: توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری به عنوان هادی و مرشد کشور و توجه به زبان مشترک بین نسل ها که زبان هنر داستان نویسی است. شما مبارزه در راه اسلام و ولایت را در داستان نویسی انقلابی و دفاع مقدسی میدانید. جواب: نه. ما٬ در ملی گرایان هم که دوران جنگ هم ملی گراها بودند٬ اقلیت های مذهبی هم بودند تنها بچه مسلمان ها که نبودند.ما به عنوان یک ایرانی مسلمان که من ابتدا ایرانی هستم بعد مسلمان هستم و مسلمانی هستم که ایرانی ام به این معنا که اسلام حد و مرز ایرانیت من را شکسته است.خارج از مرزها هم مسلمانها هستند که هموطن و هم کیش من محسوب میشوند.


گفت و گو: مهدی طهرانی


ابوالفضل درخشنده: کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است. پس ایرانی مسلمان و مسلمان ایرانی یک تعریفی را دارد که باید به ان توجه کنیم.نخست ما٬ در چارچوب مرزها نیستیم. دوم٬ ارزش های یک ایرانی که تا کنون ملی گراها هم شامل ان میشوند باید به ان توجه کرد.الویت من کشورم است بعد وارد این میشوم که تاثیرگذاری فرهنگی خودم را به سایر کشورهای دیگر هم برسانم. شما در کدام جبهه شیمیایی شدید. جواب: چند مرحله بود.در عملیات مرصاد ترکش خوردم ولی در تاریخ ۲۳ / ۱۲/ ۱۳۶۳ در عملیات بدر در ۲ مرحله شیمیایی شدم. اکنون با توجه به عارضه شیمیایی روزگار شما چه گونه سپری میشود. جواب: خدا را شکر با ان میسازم. از این عارضه اذیت میشوید. جواب: لحظات عاشقانه ام را جاودانه میکنم. از کپسول اکسیژن هم استفاده میکنید. جواب: اگر به خودم بسیار فشار بیاورم. چه گونه شد تصمیم گرفتید به جبهه بروید. جواب: ان دیگر جبر و جو دوران بود که ما را برد اما ان روحیه ایثارگرایانه و دانشگاهی که حضرت امام میگفت ما را قبل از جنگ نگه داشت.هنگامی که جنگ اغاز شد من هنوز جبهه نرفته بودم .من سال ۶۰ جبهه رفتم.چیزی که من را در جبهه برد جبر و جو روزگار بود اما بسیاری نیز دیگر امدند که فرار کردند و دیگر هم نیامدند.ان چیزی که ما را ۸ سال در جبهه نگه داشت روحیه ایثارگرایانه و منش والایی بود که حضرت امام به عنوان دانشگاه از جنگ نام میبرد. نظر شما راجع قطعنامه ۵۹۸. جواب: هر چیزی که حضرت امام قبول کرد ما هم قبول کردیم نه جنگ کردیم که پیروز شویم نه شکست بخوریم.کار برای رضای خدا که باشد ولی امر هم که داشته باشیم بگوید بجنگ میجنگیم بگوید صلح کنیم صلح میکنیم.این بحث به باورت از  ولایت فقیه برمیگردد که به ولایت فقیه باور داشتیم و داریم و هر چیزی که ولایت فقیه بگوید همان را  انجام میدهیم. هدف صدام این نبود که ایران را به صلح وا دارد. جواب: صدام به ایران حمله کرد تا در مدت ۳ روز خوزستان را تصاحب کند و ۳ هفته ای کل ایران را بگیرد اما ان‌ که باعث شد تمام نقشه های خودش و هم پیمانانش شکست بخورد روحیه ولایت پذیری و اسلامی انقلابی مردم ایران بود که انان را شکستشان داد و به مرحله ای وادارشان کرد که به صلح قناعت کنند. ما جنگ طلب نبودیم مرزگشایی هم نمیخواستیم انجام دهیم پس به ما تعرض شد ما هم از سرحدات مرزی جغرافیایی خودمان حفاظت کردیم. یک خاطره فراموش نشدنی از جبهه. بچه های تخریب به ویژه بچه های خط شکن به بوی کباب حساسیت وحشتناکی دارند.مشکل از این جا اغاز میشود که این دوستان هرجا که بروند بوی کباب به مشامشان برسد از خود بیخود میشوند علتش را هم که از ان ها بپرسی میگویند شب عملیات است. تخریبچی در میدان مین است.شب ها و ماه های قبل عملیات امدند معبر را زدند چند مین بیشتر باقی نمانده است.صدها شاید هم هزاران تن پشت معبر اماده حمله به خطوط دشمن هستند.همه معطل یک تن هستند.یک تن که اخرین مین ها را خنثا میکند٬ معبر را میزند تا نیروها بتوانند به سمت دشمن حمله کنند.در اخرین لحظه٬ تخریبچی یک خبط میکند دستش به سیم تله مین فسفری میخورد.مین فسفری عمل میکند.برای این که روشنایی اش باعث اگاهی دشمن نشود و صدها و هزاران تن از نیروهای مخلص خدا قتل عام نشوند کلاه خود نظامی خود را روی مین فسفری می اندازد.فشار مین فسفری بسیار زیاد است.جسم نحیف خود را هم روی کلاه خود می اندازد.حرارت فسفر وحشتناک است.کلاه خود را اب میکند٬ فسفر٬ ارام ارام به بدن این تخریبچی میرسد. تخریبچی برای این که صدای دردش باعث هوشیاری دشمن نشود دهانش را از خاک پر میکند.تنها چیزی که فضا را اغشته میکند بوی کباب است. در شب های عملیات و زمانهایی که تله های شبکه های انفجاری فوگاز عمل میکنند و قیر و گازوییل مذاب اتش گرفته روی نیروها میریزد تنها چیزی که فضا را اغشته میکند بوی کباب بدنهای بچه ها است. خودتان شاهد این صحنه ها بودید. جواب: نمیشود تشبیه کرد. تشبیهش هم غلط است ولی پاسخ شما را حضرت زینب (س) داده است.گفتند در کربلا چه دیدی گفت: به جز زیبایی هیچ ندیدم.این هم همان زیبایی ها است.بچه ها از خودشان میگذشتند تا دوستشان سالم بماند٬ سینه سپر میکردند تا خار پای دوستشان نرود.این ایثارگری ها را ما٬ در این جا کم داریم٬ از خود گذشتگی ها را کم داریم. اکنون وارونه شده است.این که همه دنبال سودجویی خودشان هستند برای این است که ما ارزش های دفاع مقدس را به نسل بعد از خودمان منتقل نکردیم‌. دغدغه من انتقال این از خود گذشتگی برای هم نوع خودمان است.این ان چیزی است که ما وظیفه داریم از دوران جنگ به نسل کنونی منتقل کنیم. خسته نباشید. خدا حفظتان کند. گفت و گو: مهدی طهرانی.


 ابوالفضل درخشنده: کار فرهنگی  به پارگینگ تبدیل شده است. که از نشانه های بیرونی از جمله وضعیت فرهنگی٬ ی و اجتماعی کشور نشات میگیرد و باعث شده بخواهم مطالبی را به خواننده ام منتقل کنم. برای همین٬ زبان داستان را انتخاب کرده ام چون زبان٬ زبان تمامی نسل ها است و داستان هایی که نوشته ام محور اسیب شناسی اجتماعی٬ ی و فرهنگی کشور است. مقوله جنگ را چه طور میبینید.ربط قضایای  داستان نویسی با مقوله جنگ چیست.تخریب چی دوران در پایگاه اطلاعاتی دشمن.چرا این موضوع را برای پرداختن به جنگ انتخاب کردید. جواب: چون این که یک تجربه ای گران سنگ برای کسانی که میتوانستند از ان به کارگیری کنند بود.گنجینه ای گران سنگی برای کسانی که قصد بهره برداری از ان  را داشتند و همچنین برای کسانی که میتوانستند از ان به کارگیری کنند بود‌.این یکه خوری است اگر دریای گسترده معرفت را نخواهیم به نسل بعد از خودمان انتقال دهیم. شما به عنوان یک بازمانده جنگ٬ چه طور با مقوله تخریب اشنا شدید٬ چه گونه‌ با ان انس گرفتید٬ چه گونه شد که این مقوله تخریب شما را به مرحله ای و جایی برد که خواستید در مورد تخریب بنویسید و چه گونه تخریب را تعبیر و تفسیر میکنید. جواب: خدمتتان عرض کردم٬ تخریبچی کسی هست که با ایثار جانش راه سالم و بی خطر را برای همرزمانش هموار میکند.در دوران جنگ٬ تخصصی که با توجه به جثه ریزم برای من ‌د‌ر نظر گرفته شده بود تخریبچی بود به این معنا که باید تک و تنها در میدان مین میرفتم مین ها را خنثا میکردم تا راه سالم و بیخطر را برای پیشروی نیروهای خودی فراهم کنم‌.در این دوران هم به افرادی نیاز است که تک و تنها دل به خطر میدهد و راه سالم فرهنگی را برای مردمشان هموار کنند. حالا این تخریبچی که کارش ساختن است نه خراب کردن که متاسفانه این تفسیر غلط که نام تخریبچی را می اورند به درون مایه ان توجهی نمیکنند.در عرصه فرهنگی هم همین است.وقتی شما بخواهید در مقابل رانت خواران مختلف بایستید تک و تنها وسط میدان مین هستید. نخستین اشتباهت اخرین اشتباهت است بلافاصله یک انگی٬ تهمتی٬ چیزی بهت میزنند که قلمت را بشکنند. پس٬ دوران جنگ و تخصص دوران جنگ در دوران سازندگی هم کاربرد دارد. انجا تنها بودی اینجا هم تنهایی. انجا تنها خدا حامی ات بود اینجا هم تنها خدا حامی ات است.انجا با دشمن میجنگیدی اینجا هم دشمن نفوذی و عناصر بدلی دورت را  احاطه کرده اند.نمیدانی کدامشان خودی هستند کدامشان دشمن.درست مثل جبهه های غرب که از جلو نیروهای عراقی بودند و از چپ٬ راست و پشت سرت دمکرات٬ کومله و انواع و اقسام ستون پنجم دشمن بودند. فکر میکنید جریان حاکمیتی کشور که حاکمیت فرهنگی و ی کشور است از ابتدا تا کنون مساعد به حال نظام و مردم بوده یا خیر. جواب: صددرصد. اکنون چی. جواب: ما انقلاب کردیم که تحول ی٬ اجتماعی و فرهنگی داشته باشیم.اکنون هم که با بودن ولایت فقیه. من یک فصل کتاب رمان تخریبچی دوران را در جایگاه دفاع از ولایت فقیه نوشته ام و به ان باور و ایمان دارم تا هنگامی که ولایت فقیه حاکم بر این کشور است هیچ دغدغه ای نداریم حالا عناصر نفوذی و بدلی هرکاری دلشان میخواهد انجام دهند ما هم به عنوان سرباز ولایت باید تلاش خودمان را انجام دهیم. فکر میکنید تاثیر انقلابی این جریان در کجا است. جواب: خود شما دارید میبینید در اقصا نقاط جهان. تاثیر این جریان در کجای ایران نهادینه شده است و چه گونه میشود با توجه به این هجمه نهادینه اش کرد. جواب: داستان٬ زبان مشترک تمام نسل ها است. گفت و ‌‌گوی تمدنها که از سالها قبل مطرح شده٬ کجای این جریان قرار دارد. جواب: به هر حال ان هم زبان مشترک بین نسل ها است.اصل گفت و گوی تمدنها که مشکل ندارد.ما باید تعامل داشته باشیم. تعامل هم به واسطه فرهنگ ایجاد میشود.دشمن هم با شبکه های ماهواره ای٬ فرهنگ ما را نشانه گرفته است. متاسفانه عناصر پولی هم دارند به خواست دشمن رفتار میکنند.وقتی که ما تولید فرهنگی خوب نداشته باشیم٬ سریال و فیلم هم نداریم مردم سراغ ماهواره ها میروند.هر زمانی که ما تولید های فرهنگی خوب داشتیم این مردم ماهواره ها را خاموش کرده اند. فکر میکنید راهبرد انقلاب چه راهبردی است و این راهبرد برای پیمودن راه انقلاب چه گونه میسر است. جواب: توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری به عنوان هادی و مرشد کشور و توجه به زبان مشترک بین نسل ها که زبان هنر داستان نویسی است. شما مبارزه در راه اسلام و ولایت را در داستان نویسی انقلابی و دفاع مقدسی میدانید. جواب: نه. ما٬ در ملی گرایان هم که دوران جنگ هم ملی گراها بودند٬ اقلیت های مذهبی هم بودند تنها بچه مسلمان ها که نبودند.ما به عنوان یک ایرانی مسلمان که من ابتدا ایرانی هستم بعد مسلمان هستم و مسلمانی هستم که ایرانی ام به این معنا که اسلام حد و مرز ایرانیت من را شکسته است.خارج از مرزها هم مسلمانها هستند که هموطن و هم کیش من محسوب میشوند.


گفت و گو: مهدی طهرانی


گفت و گو با ابوالفضل درخشنده نویسنده و رزمنده دوران دفاع مقدس. تیتر: کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است. ابوالفضل درخشنده متولد ۱۳۴۸ محله  نظام اباد تهران است.خانه  پدر مادر وی در محله قدیم زندگی اش نظام اباد قرار دارد.محل ست کنونی وی که دفتر کارش نیز در همان محل قرار دارد اکنون در سوهانک است.وی رزمنده و جانباز ۸ سال دفاع مقدس است و پس از بازنشستگی از نیروی دریایی ارتش در سال ۱۳۸۰ بنابر حس وظیفه و رسالت فرهنگی که احساس می کرد بر دوش دارد در جبهه فرهنگی داستان نویسی دفاع مقدس به نویسندگی٬ چاپ کتب دفاع مقدس و اموزش شیوه های نوین ابداعی خویش در حوزه ادبیات داستانی پرداخته است که در این زمینه با وی گفت و گو کرده ام. شما در یک گفت و گو با یک سایت فرموده اید اشخاصی به ناحق در قضیه مهندسی فرهنگی ورود کرده اند و به سمت جایی پیش میروند که سواد و دانش این کار را ندارند.منظور شما از بیان این مقوله چیست. جواب: مشکل بر سر این است که همه جا صحبت از رانت می شود ابتدا به سراغ مسایل اقتصادی میروند. کسانی که از ارتباطشان و شناخت اطلاعاتی که به دست میاورند کسب سود میکنند.متاسفانه در حوزه ادبیات به ویژه کارهای فرهنگی از این رانت ها زیاد میبینیم.کسانی که دانش و تحصیلاتش را ندارند اما به واسطه اعمال نفوذهایی که می شود میایند و در جایگاه هایی قرار میگیرند .شما در نظر بگیرید در تمام کشورهای صاحب فرهنگ٬ افراد یا عناصری در عرصه فرهنگی قرار می گیرند که استخوان خرد کرده هستند٬ تجربه دارند٬ دانشش را دارند.شما ببینید در عرصه فرهنگی کشور ما چه کسانی میایند. ببینید بنده خدا کارش از دانشگاه تمام نشده مدیر فرهنگ سرا میشود٬ مدیر یک نهاد٬ مسوول فرهنگی فلان جا میشود.این به معنای ان است که ان فرد در کار فرهنگی امده که رزومه ای دست و پا کند.خلافش هم مصداق دارد.بنده خدا٬ دیگری را می خواهند بازنشستش کنند چون می خواهند از کارهای اجرایی دورش کنند رییس فلان قسمت فرهنگی می شود.چون متاسفانه کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است.هردوتایش غلط است.کار فرهنگی مختص کسانی است که تخصص٬ تعهد٬ تجربه و تعهد کاری داشته باشند و افراد خلاق و صاحب نبوغی باشند. وضعیت فرهنگی کشور ما که اکنون به این جا رسیده برای این است که کسانی در مسند کارهای فرهنگی کشور قرار گرفته اند که نه تجربه اش و نه تخصصش را دارند ولی تا دلت بخواهد رانت دارند نمونه هم زیاد داریم.بنده خدا در دانشگاه به واسطه این که پسر فلان شخص بوده یا فلان شخص معرفی اش کرده امده پست مدیریت فرهنگی گرفته است.خب این رانت است. رانت این نیست که شما بروید مالی را تصاحب کنید مثل بورس نیست که بگویند که از رانت اطلاعاتی اش بهره برده فهمیده فلان سهام یک هفته دیگر سقوط میکند.این رفته سهامش را فروخته یا فلان سهام رشد میکند رفته ان سهام را خریده است.این رانت است.کسی هم به ناحق پست مدیریت فرهنگی گرفته که صلاحیتش را نداشته از رانت بهره برده است.ان یکی سود مالی میبرد ولی این یکی که در عرصه فرهنگی امده باعث ضربه به ارکان فرهنگی کشور میشود چون شعور و تخصصش را ندارد و از همه بدتر باعث میشود نیروهایی که این تخصص را دارند دلسرد و خانه نشین شوند.

هدف شما از نوشتار کتابهایی با مضامین دفاع مقدس چه بوده است. جواب: دو بخش دارد. یکی این که بخشهای اموزشی کتابهایی است که در بخش اموزشی از ان ها به کارگیری میکنیم و میشود گفت کتابهایی است که در عرصه ادبیات داستانی از ان غفلت شده است و تکنیک هایی هست که مغفول واقع شده و استادان و بزرگوارانمان تا کنون نتوانسته اند این ها را نهادینه و مکتوب کنند.همه اش تکرار مکررات بدون نواوری٬ خلاقیت و ایده پردازی بوده است‌.کتابهایی که تا کنون از من چاپ شده در هر جلد ان یک بخش ان ایده پردازی خلاقانه مثل یک کلاس داستان نویسی پیشرفته بوده است که در ان برای نخستین بار با ۱۳ زبان روایت مطرح شده که شامل طرح درس زاویه دید دانای کل قاعم به شخص در جلد دوم برای نخستین بار درج شده و نقش روان شناسی رفتار که دو واحد از ان در دانشگاه ها تدریس میشود باز زاویه دید نمایشی تلفیق شده است.بعد اموزشی ان٬ قسمت هایی بود که در عرصه ادبیات به ان توجه نکرده اند و باید نوع نگرشمان به اموزش تغییر کند بیشتر برای این که در کشور ما کلاس های داستان نویسی ۱۰ تا ۱۵ جلسه برگزار میشود در حالی که طرح درس کتابهایی که من منتشر کرده ام ۱۲۰ جلسه است.هزینه ای هم برای چاپ این کتاب ها گذاشته اید جواب: صدرصد.خدا را شکر الحمدلله برای همان رانتی که در عرصه فرهنگی شامل حال بعضی ها شده من باید از امدادهای غیبی برای انتشار تحقیقاتم به کار گیری کنم. این به معنای هزینه شخصی است. جواب: دقیق‌. اما در رابطه با حدود ۲۶ تا ۲۷ جلد کتاب های دیگر ٬ بیشتر دغدغه های شخصی خود نویسنده است. ادامه گزارش صفحه بعد. گزارش مهدی طهرانی.۱۶ خرداد ۱۳۹۸


نگاهی به وضعیت ارتش بعث عراق در منطقه عملیاتی کربلای ۵


تیتر: کربلای پنج٬ عملیات خاص انهدام ارتش بعث عراق است.


 ادامه گزارش: یکی از یگانهای این لشگر٬ تیپ ۵۵ مختلط مقابل پاسگاه زید٬ تیپ ۴۱۸ پیاده در جنوب پاسگاه زید و یک تیپ دیگر از لشگر ۸ در شمال پاسگاه بوبیان مستقر شده بودند و حضور خود را تا ان منطقه گسترده کرده بودند. همچنین٬ دو گردان کماندویی٬ دو گردان ارتش خلقی و یک گردان تانک هم در منطقه عمومی لشگر ۸ استقرار داشتند‌.گردان ۲۱۷ توپخانه٬ گردان ۶۹۴ توپخانه٬ گردان ۱۶ توپخانه٬ گردان ۶۶ توپخانه و گردان ۹۸ توپخانه مختصات مختلف منطقه حضور یافته بودند و لشگر ۱۱ پیاده ارتش عراق نیز از شمال ابگرفتی بوبیان تا جزیره بوارین گسترش داشت و قرارگاه لشگر خود را در منطقه تنومه مستقر کرده بود‌.یگان های این لشگر در قالب تیپ ۴۰۲ پیاده پشت کانال ماهیگیری٬ تیپ ۴۵ پیاده مقابل منطقه عملیاتی شلمچه٬ تیپ ۴۷ پیاده در جزیره بوارین و تیپ ۴۸ پیاده در جنوب ابگرفتگی بوبیان مستقر شده بودند ‌و نیروهای خود را تا منطقه گسترش داده بودند.همچنین٬ دو گردان کماندویی٬ دو گردان ارتش خلقی و یک گردان تانک در منطقه عمومی لشگر مستقر شده بودند که از این میان٬ گردان های ۱۶۲ و ۲۱۴ توپخانه و یک گردان دیگر توپخانه در منطقه بصره در مختصات مختلف استقرار یافته بودند تا لشگرهای زرهی عراق را به طور کامل و در مختصات مختلف پوشش عملیاتی دهند.ان چه قطعی است این که دشمن بعثی٬ منطقه شرق بصره را با چهار لشگر پیاده٬ یک لشگر مکانیزه و ۱۷ تا ۲۰ گردان توپخانه پدافند می کرد.استعداد واقعی پرسنل و تجهیزات سپاه سوم عراق در مجموع به میزان ۷۰ تا ۸۰ درصد بود که از این میان٬ نیروهای درگیر ارتش بعث عراق را در این عملیات می توان به تفکیک زیر دسته بندی کرد: یک- لشگر ۳۱ مکانیزه با ۱۲ گردان پیاده و ۳ گردان زرهی و مکانیزه. دو- لشگر ۵ مکانیزه با ۱۴ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. سه- لشگر ۳۰ پیاده با ۸ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. چهار- لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۸ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. پنج- لشگر ۱۱ پیاده با ۱۲ گردان پیاده که در مجموع٬ نیروهای درگیر ارتش بعث عراق را در این عملیات تشکیل میدادند. همچنین٬ مجموع نیروهای درگیر ارتش بعث عراق در منطقه شرق بصره شامل ۵۴ گردان پیاده و ۹ گردان زرهی و مکانیزه بود.از جمله نیروهای دیگر درگیر عراق در این عملیات که با نام نیروی احتیاط ( تقویت ) شناخته می شوند شامل چندین لشگر گردان زرهی و مکانیزه بودند که به تفکیک زیر است: ۱- لشگر ۳۱ پیاده با ۳ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۲- لشگر ۳۰ پیاده با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۳- لشگر ۵ مکانیزه با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۴- لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۴ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۵- لشگر ۱۱ پیاده با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه از جمله لشگرهای درگیر ارتش بعث عراق با ایران در این منطقه بودند.در مجموع٬ نیروهای احتیاط ( تقویت ) ارتش بعث عراق که در منطقه شرق بصره مستقر شده بودند شامل ۲۲ گردان پیاده و ۵ گردان زرهی و مکانیزه بودند.‌ اتش توپخانه در منطقه شامل لشگر ۳۱ پیاده با ۳ گردان توپخانه٬ لشگر ۵ مکانیزه با ۳ گردان توپخانه٬ لشگر ۳۰ پیاده با ۴ گردان توپخانه٬ لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۵ گردان توپخانه و لشگر ۱۱ پیاده با ۳ گردان توپخانه بود.به طور کلی از بین تمام لشگرها٬ گردان های زرهی و مکانیزه ارتش بعث عراق در این منطقه عملیاتی شرق بصره از بین توپخانه های ارتش بعث عراق٬ ۱۷ گردان توپخانه حضور مستقیم داشت که از این میان٬ حضور نیروهای ارتش به تفکیک و دسته بندی لشگرها٬ رسته ها٬ نیروهای پیاده و زرهی٬ مکانیزه٬ احتیاط و توپخانه های سنگینی که در منطقه شرق بصره مستقر کرده بودند حکایت از اهمیت منطقه شرق بصره برای عراق داشت.به تحقیق٬ تمامی یگان های عراقی که در منطقه شرق بصره مستقر شده بودند تلفات سنگینی در این عملیات دادند و بسیاری از اهداف انها منهدم شدند و مجبور شدند مفتضحانه پیروزی شکوهمند ایران را در این عملیات بپذیرند.ان گونه که دلاور مردان سپاه اسلام ایستادند و جنگیدند و مردانه از ایران و وطن حمایت کردند ما نیز باید مردانه در دفاع و حمایت از انها بایستیم. یاد و نامشان تا ابد در قلب ما است.


گزارش: مهدی طهرانی


یک‌ بررسی عملیاتی/ نگاهی به ‌وضعیت ارتش بعث عراق 

در منطقه عملیاتی کربلای ۵ 


تیتر: کربلای پنج٬ عملیات انهدام ارتش بعث عراق است 


یک‌ بررسی عملیاتی به معنای بررسی مواضع ارتش دشمن است.در این گزارش٬ وضعیت ارتش بعثی عراق در منطقه شرق بصره قبل عملیات کربلای ۵ مورد بررسی قرار گرفته است.اگاهی از وضعیت دشمن٬ یکی از اقدام های اساسی و مهم قبل انجام هر عملیاتی است.این که بدانیم دشمن در چه وضعیتی قرار دارد٬ استعداد دشمن چه میزان است٬ ترکیب و گسترش نیروی دشمن چه گونه است٬ ترتیب نیروی دشمن چه طور است٬ وضعیت روحی٬ روانی٬ امادگی ها٬ اموزش٬ استعداد فرماندهی٬ ویژگی فرماندهی و نقاط قوت و ضعف ان ها ‌‌چه گونه است تمامی این مسایل در میزان بررسی موقعیت عملیات و پاسخ به تک های دشمن موثر است.چون پاسخ به تک دشمن و پاتک از گامهای بلندی است که باید برای هر عملیاتی برداشته شود.در مجموع٬ قبل اغاز هر عملیات٬ باید براوردی کلی از وضعیت دشمن تهیه شود تا فرماندهی و نیروها بتوانند به طور صحیح در تصمیم گیری٬ هدایت و انجام عملیات موثر باشند.در عملیات کربلای ۵ و مجموعه عملیات های کربلای  چهار٬ پنج و هشت٬ اطلاعات عملیات لشگر ده سیدالشهدا (ع) با تلاش های فراوان فنی٬ تخصصی٬ اطلاعاتی و عملیاتی توانستند مواضع ارتش بعث عراق را بررسی٬ تحلیل و ارزیابی کنند.امروزه طرح این مباحث از ارزیابی اقدام های انجام شده و انتقال تجارب گران بهای دوران دفاع مقدس٬ علاوه بر ان که میتواند یک روایت تاریخی باشد می تواند بخشی از تاریخ دفاع مقدس را گویا کند٬ نکته های اساسی از این دوران را بیان کند و انتقال تجربه ای ارزشمند به نسل های اینده برای دانستن چه گونگی جنگ باشد.مجموعه عملیات های کربلای چهار٬ پنج و هشت در منطقه جنوب و شرق بصره در منطقه عمومی شلمچه و حاشیه اروند انجام شد.این عملیات ها به دلیل شرایط خاص خود٬ یک عملیات انهدامی تلقی می شد.در عملیات کربلای ۵ که در مدت ۲۰ روز انجام شد خطوط پدافندی عراق با تمام امکانات٬ تجهیزات و اقدام های مهم مهندسی شکسته شد و رزمندگان اسلام پیشروی خوبی را انجام دادند.عملیات کربلای ۸ از جمله عملیات هایی بود که به صورت یک عملیات تکمیلی بعد از عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه و اطراف کانال ماهی انجام شد. ویژگی این عملیات رزمی٬ تثبیت خطوط پدافندی ایران بود که در زمره یکی از مهمترین عملیات ها به شمار می رود.وضعیت کلی ارتش بعثی عراق قبل از انجام عملیات این بود که دشمن بعثی صهیونیستی٬ منطقه شرق بصره را از نهر صویب تا جزیره بوارین را به دست سپاه سوم ارتش عراق و لشگرهای  پنج٬ هشت٬ یازده٬ سی و سی و یک خود پدافند می کرد و همچنین یگان های  رزمی خود را در مناطق انجام عملیات گسترش می داد‌.در عملیات کربلای پنج٬ سپاه سوم عراق٬ یگان های خود را از نهر صویب تا جزیره بوارین گسترش داده بود.قرارگاه ارتش بعث عراق نیز در غرب منطقه دویچی(کارخانه کاغذ سازی) مستقر شده بود.لشگر ۳۱ پیاده نظام نیز از نهر صویب تا ضلع شرقی جزیره گسترش داده و مقر قرار لشگر را در نشوه استقرار داده بود. تیپ ۲۳ پیاده کوهستانی عراق نیز از ضلع غربی جزیره همراه با تیپ ۴۹ پیاده٬ ضلع میانی جزیره٬ تیپ ۴۳۹ پیاده نیز در دو ضلع جزیره و تیپ ۱۰۹ پیاده در ضلع شرقی جزیره مستقر بودند.یکی دیگر از این تیپ های رزمی ارتش عراق٬ تیپ ۲۶ زرهی ارتش عراق بود که به عنوان نیروی احتیاط عملیاتی محسوب می شد که این تیپ به منظور انجام عملیات پشتیبانی احتیاطی در پشت کانال صویب مستقر شده بودند.همچنین٬ دو گردان ارتش خلق در منطقه عمومی لشگر ۳۱ ارتش عراق مستقر شده بودند که به این منظور٬ ارتش عراق٬ گردان های ۵۲ توپخانه٬ گردان ۲۶ توپخانه و گردان ۶ توپخانه خود را در بخشی از این منطقه مستقر کرده بود و یکی از لشگرهای زرهی خود را نیز برای حمله به ایران در این منطقه تدارک دیده بود.ارتش بعث عراق برای کنترل بهتر منطقه عملیاتی٬ لشگر ۵ مکانیزه خود را در ضلع شرقی جزیره تا پیچ کوشک و قرارگاه مرکزی مکانیزه لشگر خود را در منطقه دویچی قرار داده بود. تیپ ۶۳ مختلط٬ تیپ ۱۳ پیاده در شرق پاسگاه طلاییه٬ تیپ ۱۰۱ پیاده در غرب کوشک و تیپ ۴۲۷ پیاده نیز در منطقه عمومی کوشک مستقر بودند و تیپ ۳۰ مکانیزه نیز به عنوان تیپ احتیاط در منطقه لشگر مستقر شد.یکی دیگر از تیپ های ارتش بعث عراق با هویت نا مشخص در مقابل پاسگاه طلاییه مستقر بود و همزمان دو گردان کماندویی و دو گردان ارتش خلقی در منطقه عمومی لشگر مستقر بودند.در این میان٬ یگان گردان ۲۷ توپخانه٬ ۵۷ توپخانه و ۲۵ تو‌پخانه در مختصاتی عملیاتی از منطقه تلول الحدادیات مستقر شده بودند. لشگر ۸ پیاده کوهستانی شامل چندین یگان مختلف بود. 


گزارش: مهدی طهرانی



به گزارش پرس نیوز/ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر گفت: قبل از پیروزی انقلاب٬ حکم اعدام من از سوی شاه امده بود اما پس از پیروزی انقلاب٬ این حکم لغو شد.در این میان٬ جیپهای ارتش شاهنشاهی در دوران رژیم پهلوی٬ لوله توپهای خود را به سمت پایگاه و خانه های خلبانان نیروی هوایی ارتش گرفته بودند و انان مانده بودند چه کار کنند چون میخواستند تا زن و بچه های خلبانان را با خانه هایشان یک جا با شلیک توپ نابود کنند که وقتی ما به این رفتار انها معترض می شدیم که چرا این طوری می کنند به سرعت خلبانان را بازداشت می کردند و اجازه نمی دادند پرواز کنند و برایشان پرونده ی درست می کردند و پس از مدتی نیز در دادگاهی صحرایی٬ حکم اعدامشان را غیابی و پنهانی صادر میکردند و پس از چند روز از تایید حکم اعدام٬ خلبانان را پنهانی و به دور از چشم دیگران تیرباران می کردند و این در شرایطی بود که حتا از تحویل دادن جسد خلبان به خانواده اش خودداری میکردند تا نتوانند بفهمند که خلبان تیرباران شده است و جای گلوله را روی بدنش ببینند‌. 



گزارش: مهدی طهرانی



خاطره نگار٬ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی از دوران حکومت محمد رضا پهلوی و جنگ تحمیلی/ 


 قسمت دوم/  


تیتر: ‌وقایع جنگ را ان طور که میگوییم بنویسند و بنگارند


 به گزارش پرس نیوز/ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر از همرزمان شهید عباس بابایی با بیان خاطراتس دز خصوص ۸ سال دفاع مقدس گفت: یکی از خاطراتی که از ان دوران به ذهنم ماند‍‌‌‌‌ه این است که در دوران جنگ در یکی از قرارگاه های تاکتیکی ارتش بودیم.فرمانده قرارگاه٬ سرهنگ نیاکی بود. سرهنگ نیاکی دختری نوجوان داشت که دچار بیماری سرطان شده بود و پزشکان از او قطع امید کرده بودند دکتر گفته بود هر لحظه احتمال دارد از جهان رخت بر ببندد.اگر ارزویی دارد بهتر است براورده شود.دختر مدام سراغ پدرش را می گرفت.دختر در یکی از بیمارستان های تهران بستری بود.ما٬ در ان شرایط بحرانی در یکی از قرارگاه گاه های تاکتیکی و زیر زمینی ارتش اصفهان بودیم‌ و هرگونه تماس به دلیل رعایت مسایل امنیتی ممنوع بود و خود سرهنگ نیاکی نیز دستور داده بود که هیچ تلفنی حتا دختر وی را وصل نکنند.اما با اصرار دختر سرهنگ نیاکی این ارتباط فراهم شد.دختر نوجوان سرهنگ نیاکی هنگامی که صدای پدرش را از پای تلفن شنید به پدر گفته بود که دلم برایت بسیار تنگ شده است کی به پیشم میایی می خواهم تو را ببینم و پدر مدام به دخترش امید میداد که به زودی همدیگر را خواهند دید اما خود سرهنگ نیاکی بهتر از همه میدانست و دخترش نیز میدانست که دیداری در کار نخواهد بود و دیگر دخترش را نخواهد دید. چند روز بعد هم که به سرهنگ نیاکی خبر دادند که دخترش به رحمت خداوند رفته است سرش را به دیوار گذاشت و مدام و پی در پی گریه میکرد و ارام نداشت‌. این خاطره با توجه به شرایط سخت بحرانی در ان دوران٬ بسیار من را در تاثیر خود قرار داده٬ ‌عواطفم را برانگیخته بود. خواسته من به عنوان یک سرباز پیر ارتش این است که وقایع جنگ را ان طور که میگوییم بنویسند و بنگارند که انشالله این وقایع به نسلهای اینده منتقل شود تا بدانند ما٬ در چه شرایطی با دشمنی که تا دندان مسلح بود جنگیدیم و نگذاشتیم یک قدم به پیش بیاید و او را زمینگیر کردیم.


 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


 ناصر ایزدی فر ۱۳۹۳/۴/۹


گزارش: مهدی طهرانی


امیر سرتیپ خلبان ایزدی فر: قدرت عراق در حمله به ایران از نبود انسجام داخلی بود


 به گزارش پرس نیوز/ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر با بیان خاطراتش گفت: براساس نبود انسجام بین نیروهای ایرانی٫ عراق توانست به ما حمله کند.فرماندهی دوران شاهنشاهی بر عهده ارتشبد ربیعی بود که بعد از پیروزی انقلاب به دست نیروهای حزب اللهی اعدام شد.من در ان دوران خفقان نیروی هوایی شاهنشاه به دلیل مشکل هایی که برای مادرم ایجاد شده بود تصمیم گرفته بودم که از پایگاه هوایی همدان به تهران منتقل بشوم تا بتوانم بیشتر به مادرم رسیدگی کنم.بر این اساس بود که تصمیم خودم را با ستاد فرماندهی نیروی هوایی ان دوران در میان گذاشتم که چندین بار با درخواستم مخالفت شد اما پس از این که اصرار من را دیدند گفتند به شرطی با رفتن من به تهران موافقت میشود که از هواپیمای شکاری f4 و اف ۴ به حمل و نقل هوایی منتقل بشوم و من در این شرایط که دیدم که راه چاره ای ندارم پذیرفتم و تا پایان دوران خدمتم را در نیروی هوایی در حمل و نقل هوایی بودم.پس از پیروزی انقلاب اسلامی٬ صدام در نشست های محرمانه ای که داشت مدام بر حمله به ایران تاکید می کرد و ما خلبانان نیروی هوایی که از هدف صدام اگاه بودیم این مراتب را به مسوولان نیروی هوایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی سر کار امده بودند اعلام می کردیم که عراق میخواهد به ایران حمله کند اما از ما نمیپذیرفتند زیرا در نیروی هوایی پس از انقلاب٬ عقیدتی ی تشکیل شد و مدام می گفتند که شایعه پراکنی میکنید.حتا شرایط ایران در ان دوران پس از پیروزی انقلاب به گونه ای بود که یکی از ستوان های نیروی هوایی ارتش به یکی از مسوولان عقیدتی ارتش ان دوران گفت که صدام درصدد حمله به ایران است او را به جرم شایعه پراکنی بازداشت کردند و دقیق شرایط ما در ان دوران این گونه بود که هماهنگی و انسجام بین نیروها نبود و بر اساس این چند دستگی بین نیروها٬ عراق توانست به ما حمله کند و دقیق در ساعت ۱۴ نیم روز همان روز٬ عراق با چندین فروند هواپیمای جنگی خود به ما حمله کرد و پالایشگاههای ما را مورد هدف موشکی خود قرار داد که در این شرایط بنابر دستور حضرت امام راحل٬ ۱۴۰ فروند هواپیمای جنگنده ما از زمین بلند شدند و برای این که به عراق پاسخ نظامی بدهند مواضع استراتژیک عراق را بمباران کردند.شرایط ما٬ در نیروی هوایی پس از انقلاب این طور بود که برخی ها میخواستند هواپیماهای فانتوم ایرانی را به امریکا بفروشند تا صدام اسان تر بتواند به ایران مسلط شود. هنگامی که جنگ اغاز شد صدام گفته بود که همه به ایران بروید چون امروز در تهران خواهیم بود اما فکر نمی کرد که نتواند از مواضع نظامی ایران عبور کند.در این شرایط٬ یک خبرنگار از مجله لوموند پاریس به اسارت ایرانی ها در امده بود.وقتی از او پرسیدند که چرا به سمت مواضع ایران امدید گفت که صدام اعلام کرده بود که امروز در تهران هستیم و هرکه می خواهد با ما بیاید.صدام وقتی دید که در برابر ایران ناتوان است دست به دامان سازمان ملل متحد شد و بر این اساس٬ رییس سازمان ملل متحد لن دوران٬ خود به ایران امد تا در مورد مسایل بین ایران و عراق مذاکره کند و گفت که صدام از کرده خویش پشیمان و درمانده شده است و نمی داند که چه کار کند.

بیایید قرارداد صلح را امضا کنیم اما دست هایی در کار بود که می خواست این مملکت ۸ سال درگیر جنگ شود جنگی که برای ما٬ تلفات بسیار در پی داشتداشت زیرا چه جوانانی بودند که در مناطق مختلف عملیاتی به شهادت رسیدند.این ها جوانان این مملکت و این اب و خاک بودند و این ها ناگفته های جنگ است که کمتر به ان اشاره میشود که باید گفته شود و همچنین به نقش حمایت هوایی خلبانان ارتش پرداخته شود که نیروی هوایی٬ زمینی٬ بسیج و سپاه و سایر نیروهای دیگر را حمایت هوایی کردند تا ان ها بتوانند عملیات کنند و گرنه اگر حمایت هوایی نبود ممکن نبود که عملیات صورت بگیرد زیرا دشمن می خواست که حمایت هوایی ایران را از ما بگیرد تا بتواند با ارتش قوی خود اسان تر بر ما مسلط شود.شرایط کنونی ایران در مقابله با عراق این است که ما هرگز با عراق در صلح نیستیم ما با عراق پیمان اتش بس امضا کرده ایم و این اتش بس جهانی است.


گزارش: مهدی طهرانی


نگاهی به وضعیت ارتش بعث عراق در منطقه عملیاتی کربلای ۵


تیتر: کربلای پنج٬ عملیات خاص انهدام ارتش بعث عراق است.


قسمت دوم/ 

به گزارش پرس نیوز/ یکی از یگانهای این لشگر٬ تیپ ۵۵ مختلط مقابل پاسگاه زید٬ تیپ ۴۱۸ پیاده در جنوب پاسگاه زید و یک تیپ دیگر از لشگر ۸ در شمال پاسگاه بوبیان مستقر شده بودند و حضور خود را تا ان منطقه گسترده کرده بودند. همچنین٬ دو گردان کماندویی٬ دو گردان ارتش خلقی و یک گردان تانک هم در منطقه عمومی لشگر ۸ استقرار داشتند‌.گردان ۲۱۷ توپخانه٬ گردان ۶۹۴ توپخانه٬ گردان ۱۶ توپخانه٬ گردان ۶۶ توپخانه و گردان ۹۸ توپخانه مختصات مختلف منطقه حضور یافته بودند و لشگر ۱۱ پیاده ارتش عراق نیز از شمال ابگرفتی بوبیان تا جزیره بوارین گسترش داشت و قرارگاه لشگر خود را در منطقه تنومه مستقر کرده بود‌.یگان های این لشگر در قالب تیپ ۴۰۲ پیاده پشت کانال ماهیگیری٬ تیپ ۴۵ پیاده مقابل منطقه عملیاتی شلمچه٬ تیپ ۴۷ پیاده در جزیره بوارین و تیپ ۴۸ پیاده در جنوب ابگرفتگی بوبیان مستقر شده بودند ‌و نیروهای خود را تا منطقه گسترش داده بودند.همچنین٬ دو گردان کماندویی٬ دو گردان ارتش خلقی و یک گردان تانک در منطقه عمومی لشگر مستقر شده بودند که از این میان٬ گردان های ۱۶۲ و ۲۱۴ توپخانه و یک گردان دیگر توپخانه در منطقه بصره در مختصات مختلف استقرار یافته بودند تا لشگرهای زرهی عراق را به طور کامل و در مختصات مختلف پوشش عملیاتی دهند.ان چه قطعی است این که دشمن بعثی٬ منطقه شرق بصره را با چهار لشگر پیاده٬ یک لشگر مکانیزه و ۱۷ تا ۲۰ گردان توپخانه پدافند می کرد.استعداد واقعی پرسنل و تجهیزات سپاه سوم عراق در مجموع به میزان ۷۰ تا ۸۰ درصد بود که از این میان٬ نیروهای درگیر ارتش بعث عراق را در این عملیات می توان به تفکیک زیر دسته بندی کرد: یک- لشگر ۳۱ مکانیزه با ۱۲ گردان پیاده و ۳ گردان زرهی و مکانیزه. دو- لشگر ۵ مکانیزه با ۱۴ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. سه- لشگر ۳۰ پیاده با ۸ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. چهار- لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۸ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. پنج- لشگر ۱۱ پیاده با ۱۲ گردان پیاده که در مجموع٬ نیروهای درگیر ارتش بعث عراق را در این عملیات تشکیل میدادند. همچنین٬ مجموع نیروهای درگیر ارتش بعث عراق در منطقه شرق بصره شامل ۵۴ گردان پیاده و ۹ گردان زرهی و مکانیزه بود.از جمله نیروهای دیگر درگیر عراق در این عملیات که با نام نیروی احتیاط ( تقویت ) شناخته می شوند شامل چندین لشگر گردان زرهی و مکانیزه بودند که به تفکیک زیر است: ۱- لشگر ۳۱ پیاده با ۳ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۲- لشگر ۳۰ پیاده با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۳- لشگر ۵ مکانیزه با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۴- لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۴ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۵- لشگر ۱۱ پیاده با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه از جمله لشگرهای درگیر ارتش بعث عراق با ایران در این منطقه بودند.در مجموع٬ نیروهای احتیاط ( تقویت ) ارتش بعث عراق که در منطقه شرق بصره مستقر شده بودند شامل ۲۲ گردان پیاده و ۵ گردان زرهی و مکانیزه بودند.‌ اتش توپخانه در منطقه شامل لشگر ۳۱ پیاده با ۳ گردان توپخانه٬ لشگر ۵ مکانیزه با ۳ گردان توپخانه٬ لشگر ۳۰ پیاده با ۴ گردان توپخانه٬ لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۵ گردان توپخانه و لشگر ۱۱ پیاده با ۳ گردان توپخانه بود.به طور کلی از بین تمام لشگرها٬ گردان های زرهی و مکانیزه ارتش بعث عراق در این منطقه عملیاتی شرق بصره از بین توپخانه های ارتش بعث عراق٬ ۱۷ گردان توپخانه حضور مستقیم داشت که از این میان٬ حضور نیروهای ارتش به تفکیک و دسته بندی لشگرها٬ رسته ها٬ نیروهای پیاده و زرهی٬ مکانیزه٬ احتیاط و توپخانه های سنگینی که در منطقه شرق بصره مستقر کرده بودند حکایت از اهمیت منطقه شرق بصره برای عراق داشت.به تحقیق٬ تمامی یگان های عراقی که در منطقه شرق بصره مستقر شده بودند تلفات سنگینی در این عملیات دادند و بسیاری از اهداف انها منهدم شدند و مجبور شدند مفتضحانه پیروزی شکوهمند ایران را در این عملیات بپذیرند.ان گونه که دلاور مردان سپاه اسلام ایستادند و جنگیدند و مردانه از ایران و وطن حمایت کردند ما نیز باید مردانه در دفاع و حمایت از انها بایستیم. یاد و نامشان تا ابد در قلب ما است.


گزارش: مهدی طهرانی


یک‌ بررسی عملیاتی/ نگاهی به ‌وضعیت ارتش بعث عراق 

در منطقه عملیاتی کربلای ۵ 


تیتر: کربلای پنج٬ عملیات انهدام ارتش بعث عراق است 


به گزارش پرس نیوز/ یک‌ بررسی عملیاتی به معنای بررسی مواضع ارتش دشمن است.در این گزارش٬ وضعیت ارتش بعثی عراق در منطقه شرق بصره قبل عملیات کربلای ۵ مورد بررسی قرار گرفته است.اگاهی از وضعیت دشمن٬ یکی از اقدام های اساسی و مهم قبل انجام هر عملیاتی است.این که بدانیم دشمن در چه وضعیتی قرار دارد٬ استعداد دشمن چه میزان است٬ ترکیب و گسترش نیروی دشمن چه گونه است٬ ترتیب نیروی دشمن چه طور است٬ وضعیت روحی٬ روانی٬ امادگی ها٬ اموزش٬ استعداد فرماندهی٬ ویژگی فرماندهی و نقاط قوت و ضعف ان ها ‌‌چه گونه است تمامی این مسایل در میزان بررسی موقعیت عملیات و پاسخ به تک های دشمن موثر است.چون پاسخ به تک دشمن و پاتک از گامهای بلندی است که باید برای هر عملیاتی برداشته شود.در مجموع٬ قبل اغاز هر عملیات٬ باید براوردی کلی از وضعیت دشمن تهیه شود تا فرماندهی و نیروها بتوانند به طور صحیح در تصمیم گیری٬ هدایت و انجام عملیات موثر باشند.در عملیات کربلای ۵ و مجموعه عملیات های کربلای  چهار٬ پنج و هشت٬ اطلاعات عملیات لشگر ده سیدالشهدا (ع) با تلاش های فراوان فنی٬ تخصصی٬ اطلاعاتی و عملیاتی توانستند مواضع ارتش بعث عراق را بررسی٬ تحلیل و ارزیابی کنند.امروزه طرح این مباحث از ارزیابی اقدام های انجام شده و انتقال تجارب گران بهای دوران دفاع مقدس٬ علاوه بر ان که میتواند یک روایت تاریخی باشد می تواند بخشی از تاریخ دفاع مقدس را گویا کند٬ نکته های اساسی از این دوران را بیان کند و انتقال تجربه ای ارزشمند به نسل های اینده برای دانستن چه گونگی جنگ باشد.مجموعه عملیات های کربلای چهار٬ پنج و هشت در منطقه جنوب و شرق بصره در منطقه عمومی شلمچه و حاشیه اروند انجام شد.این عملیات ها به دلیل شرایط خاص خود٬ یک عملیات انهدامی تلقی می شد.در عملیات کربلای ۵ که در مدت ۲۰ روز انجام شد خطوط پدافندی عراق با تمام امکانات٬ تجهیزات و اقدام های مهم مهندسی شکسته شد و رزمندگان اسلام پیشروی خوبی را انجام دادند.عملیات کربلای ۸ از جمله عملیات هایی بود که به صورت یک عملیات تکمیلی بعد از عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه و اطراف کانال ماهی انجام شد. ویژگی این عملیات رزمی٬ تثبیت خطوط پدافندی ایران بود که در زمره یکی از مهمترین عملیات ها به شمار می رود.وضعیت کلی ارتش بعثی عراق قبل از انجام عملیات این بود که دشمن بعثی صهیونیستی٬ منطقه شرق بصره را از نهر صویب تا جزیره بوارین را به دست سپاه سوم ارتش عراق و لشگرهای  پنج٬ هشت٬ یازده٬ سی و سی و یک خود پدافند می کرد و همچنین یگان های  رزمی خود را در مناطق انجام عملیات گسترش می داد‌.در عملیات کربلای پنج٬ سپاه سوم عراق٬ یگان های خود را از نهر صویب تا جزیره بوارین گسترش داده بود.قرارگاه ارتش بعث عراق نیز در غرب منطقه دویچی(کارخانه کاغذ سازی) مستقر شده بود.لشگر ۳۱ پیاده نظام نیز از نهر صویب تا ضلع شرقی جزیره گسترش داده و مقر قرار لشگر را در نشوه استقرار داده بود. تیپ ۲۳ پیاده کوهستانی عراق نیز از ضلع غربی جزیره همراه با تیپ ۴۹ پیاده٬ ضلع میانی جزیره٬ تیپ ۴۳۹ پیاده نیز در دو ضلع جزیره و تیپ ۱۰۹ پیاده در ضلع شرقی جزیره مستقر بودند.یکی دیگر از این تیپ های رزمی ارتش عراق٬ تیپ ۲۶ زرهی ارتش عراق بود که به عنوان نیروی احتیاط عملیاتی محسوب می شد که این تیپ به منظور انجام عملیات پشتیبانی احتیاطی در پشت کانال صویب مستقر شده بودند.همچنین٬ دو گردان ارتش خلق در منطقه عمومی لشگر ۳۱ ارتش عراق مستقر شده بودند که به این منظور٬ ارتش عراق٬ گردان های ۵۲ توپخانه٬ گردان ۲۶ توپخانه و گردان ۶ توپخانه خود را در بخشی از این منطقه مستقر کرده بود و یکی از لشگرهای زرهی خود را نیز برای حمله به ایران در این منطقه تدارک دیده بود.ارتش بعث عراق برای کنترل بهتر منطقه عملیاتی٬ لشگر ۵ مکانیزه خود را در ضلع شرقی جزیره تا پیچ کوشک و قرارگاه مرکزی مکانیزه لشگر خود را در منطقه دویچی قرار داده بود. تیپ ۶۳ مختلط٬ تیپ ۱۳ پیاده در شرق پاسگاه طلاییه٬ تیپ ۱۰۱ پیاده در غرب کوشک و تیپ ۴۲۷ پیاده نیز در منطقه عمومی کوشک مستقر بودند و تیپ ۳۰ مکانیزه نیز به عنوان تیپ احتیاط در منطقه لشگر مستقر شد.یکی دیگر از تیپ های ارتش بعث عراق با هویت نا مشخص در مقابل پاسگاه طلاییه مستقر بود و همزمان دو گردان کماندویی و دو گردان ارتش خلقی در منطقه عمومی لشگر مستقر بودند.در این میان٬ یگان گردان ۲۷ توپخانه٬ ۵۷ توپخانه و ۲۵ تو‌پخانه در مختصاتی عملیاتی از منطقه تلول الحدادیات مستقر شده بودند. لشگر ۸ پیاده کوهستانی شامل چندین یگان مختلف بود. 


گزارش: مهدی طهرانی


ابوالفضل درخشنده: کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است.

قسمت سوم/ 

به گزارش پرس نیوز/ پس ایرانی مسلمان و مسلمان ایرانی یک تعریفی را دارد که باید به ان توجه کنیم.نخست ما٬ در چارچوب مرزها نیستیم. دوم٬ ارزش های یک ایرانی که تا کنون ملی گراها هم شامل ان میشوند باید به ان توجه کرد.الویت من کشورم است بعد وارد این میشوم که تاثیرگذاری فرهنگی خودم را به سایر کشورهای دیگر هم برسانم. شما در کدام جبهه شیمیایی شدید. جواب: چند مرحله بود.در عملیات مرصاد ترکش خوردم ولی در تاریخ ۲۳ / ۱۲/ ۱۳۶۳ در عملیات بدر در ۲ مرحله شیمیایی شدم. اکنون با توجه به عارضه شیمیایی روزگار شما چه گونه سپری میشود. جواب: خدا را شکر با ان میسازم. از این عارضه اذیت میشوید. جواب: لحظات عاشقانه ام را جاودانه میکنم. از کپسول اکسیژن هم استفاده میکنید. جواب: اگر به خودم بسیار فشار بیاورم. چه گونه شد تصمیم گرفتید به جبهه بروید. جواب: ان دیگر جبر و جو دوران بود که ما را برد اما ان روحیه ایثارگرایانه و دانشگاهی که حضرت امام میگفت ما را قبل از جنگ نگه داشت.هنگامی که جنگ اغاز شد من هنوز جبهه نرفته بودم .من سال ۶۰ جبهه رفتم.چیزی که من را در جبهه برد جبر و جو روزگار بود اما بسیاری نیز دیگر امدند که فرار کردند و دیگر هم نیامدند.ان چیزی که ما را ۸ سال در جبهه نگه داشت روحیه ایثارگرایانه و منش والایی بود که حضرت امام به عنوان دانشگاه از جنگ نام میبرد. نظر شما راجع قطعنامه ۵۹۸. جواب: هر چیزی که حضرت امام قبول کرد ما هم قبول کردیم نه جنگ کردیم که پیروز شویم نه شکست بخوریم.کار برای رضای خدا که باشد ولی امر هم که داشته باشیم بگوید بجنگ میجنگیم بگوید صلح کنیم صلح میکنیم.این بحث به باورت از  ولایت فقیه برمیگردد که به ولایت فقیه باور داشتیم و داریم و هر چیزی که ولایت فقیه بگوید همان را  انجام میدهیم. هدف صدام این نبود که ایران را به صلح وا دارد. جواب: صدام به ایران حمله کرد تا در مدت ۳ روز خوزستان را تصاحب کند و ۳ هفته ای کل ایران را بگیرد اما ان‌ که باعث شد تمام نقشه های خودش و هم پیمانانش شکست بخورد روحیه ولایت پذیری و اسلامی انقلابی مردم ایران بود که انان را شکستشان داد و به مرحله ای وادارشان کرد که به صلح قناعت کنند. ما جنگ طلب نبودیم مرزگشایی هم نمیخواستیم انجام دهیم پس به ما تعرض شد ما هم از سرحدات مرزی جغرافیایی خودمان حفاظت کردیم. یک خاطره فراموش نشدنی از جبهه. بچه های تخریب به ویژه بچه های خط شکن به بوی کباب حساسیت وحشتناکی دارند.مشکل از این جا اغاز میشود که این دوستان هرجا که بروند بوی کباب به مشامشان برسد از خود بیخود میشوند علتش را هم که از ان ها بپرسی میگویند شب عملیات است. تخریبچی در میدان مین است.شب ها و ماه های قبل عملیات امدند معبر را زدند چند مین بیشتر باقی نمانده است.صدها شاید هم هزاران تن پشت معبر اماده حمله به خطوط دشمن هستند.همه معطل یک تن هستند.یک تن که اخرین مین ها را خنثا میکند٬ معبر را میزند تا نیروها بتوانند به سمت دشمن حمله کنند.در اخرین لحظه٬ تخریبچی یک خبط میکند دستش به سیم تله مین فسفری میخورد.مین فسفری عمل میکند.برای این که روشنایی اش باعث اگاهی دشمن نشود و صدها و هزاران تن از نیروهای مخلص خدا قتل عام نشوند کلاه خود نظامی خود را روی مین فسفری می اندازد.فشار مین فسفری بسیار زیاد است.جسم نحیف خود را هم روی کلاه خود می اندازد.حرارت فسفر وحشتناک است.کلاه خود را اب میکند٬ فسفر٬ ارام ارام به بدن این تخریبچی میرسد. تخریبچی برای این که صدای دردش باعث هوشیاری دشمن نشود دهانش را از خاک پر میکند.تنها چیزی که فضا را اغشته میکند بوی کباب است. در شب های عملیات و زمانهایی که تله های شبکه های انفجاری فوگاز عمل میکنند و قیر و گازوییل مذاب اتش گرفته روی نیروها میریزد تنها چیزی که فضا را اغشته میکند بوی کباب بدنهای بچه ها است. خودتان شاهد این صحنه ها بودید. جواب: نمیشود تشبیه کرد. تشبیهش هم غلط است ولی پاسخ شما را حضرت زینب (س) داده است.گفتند در کربلا چه دیدی گفت: به جز زیبایی هیچ ندیدم.این هم همان زیبایی ها است.بچه ها از خودشان میگذشتند تا دوستشان سالم بماند٬ سینه سپر میکردند تا خار پای دوستشان نرود.این ایثارگری ها را ما٬ در این جا کم داریم٬ از خود گذشتگی ها را کم داریم. اکنون وارونه شده است.این که همه دنبال سودجویی خودشان هستند برای این است که ما ارزش های دفاع مقدس را به نسل بعد از خودمان منتقل نکردیم‌. دغدغه من انتقال این از خود گذشتگی برای هم نوع خودمان است.این ان چیزی است که ما وظیفه داریم از دوران جنگ به نسل کنونی منتقل کنیم. خسته نباشید. خدا حفظتان کند. گفت و گو: مهدی طهرانی.


 ابوالفضل درخشنده: کار فرهنگی  به پارگینگ تبدیل شده است.

قسمت دوم/


  به گزارش پرس نیوز/ که از نشانه های بیرونی از جمله وضعیت فرهنگی٬ ی و اجتماعی کشور نشات میگیرد و باعث شده بخواهم مطالبی را به خواننده ام منتقل کنم. برای همین٬ زبان داستان را انتخاب کرده ام چون زبان٬ زبان تمامی نسل ها است و داستان هایی که نوشته ام محور اسیب شناسی اجتماعی٬ ی و فرهنگی کشور است. مقوله جنگ را چه طور میبینید.ربط قضایای  داستان نویسی با مقوله جنگ چیست.تخریب چی دوران در پایگاه اطلاعاتی دشمن.چرا این موضوع را برای پرداختن به جنگ انتخاب کردید. جواب: چون این که یک تجربه ای گران سنگ برای کسانی که میتوانستند از ان به کارگیری کنند بود.گنجینه ای گران سنگی برای کسانی که قصد بهره برداری از ان  را داشتند و همچنین برای کسانی که میتوانستند از ان به کارگیری کنند بود‌.این یکه خوری است اگر دریای گسترده معرفت را نخواهیم به نسل بعد از خودمان انتقال دهیم. شما به عنوان یک بازمانده جنگ٬ چه طور با مقوله تخریب اشنا شدید٬ چه گونه‌ با ان انس گرفتید٬ چه گونه شد که این مقوله تخریب شما را به مرحله ای و جایی برد که خواستید در مورد تخریب بنویسید و چه گونه تخریب را تعبیر و تفسیر میکنید. جواب: خدمتتان عرض کردم٬ تخریبچی کسی هست که با ایثار جانش راه سالم و بی خطر را برای همرزمانش هموار میکند.در دوران جنگ٬ تخصصی که با توجه به جثه ریزم برای من ‌د‌ر نظر گرفته شده بود تخریبچی بود به این معنا که باید تک و تنها در میدان مین میرفتم مین ها را خنثا میکردم تا راه سالم و بیخطر را برای پیشروی نیروهای خودی فراهم کنم‌.در این دوران هم به افرادی نیاز است که تک و تنها دل به خطر میدهد و راه سالم فرهنگی را برای مردمشان هموار کنند. حالا این تخریبچی که کارش ساختن است نه خراب کردن که متاسفانه این تفسیر غلط که نام تخریبچی را می اورند به درون مایه ان توجهی نمیکنند.در عرصه فرهنگی هم همین است.وقتی شما بخواهید در مقابل رانت خواران مختلف بایستید تک و تنها وسط میدان مین هستید. نخستین اشتباهت اخرین اشتباهت است بلافاصله یک انگی٬ تهمتی٬ چیزی بهت میزنند که قلمت را بشکنند. پس٬ دوران جنگ و تخصص دوران جنگ در دوران سازندگی هم کاربرد دارد. انجا تنها بودی اینجا هم تنهایی. انجا تنها خدا حامی ات بود اینجا هم تنها خدا حامی ات است.انجا با دشمن میجنگیدی اینجا هم دشمن نفوذی و عناصر بدلی دورت را  احاطه کرده اند.نمیدانی کدامشان خودی هستند کدامشان دشمن.درست مثل جبهه های غرب که از جلو نیروهای عراقی بودند و از چپ٬ راست و پشت سرت دمکرات٬ کومله و انواع و اقسام ستون پنجم دشمن بودند. فکر میکنید جریان حاکمیتی کشور که حاکمیت فرهنگی و ی کشور است از ابتدا تا کنون مساعد به حال نظام و مردم بوده یا خیر. جواب: صددرصد. اکنون چی. جواب: ما انقلاب کردیم که تحول ی٬ اجتماعی و فرهنگی داشته باشیم.اکنون هم که با بودن ولایت فقیه. من یک فصل کتاب رمان تخریبچی دوران را در جایگاه دفاع از ولایت فقیه نوشته ام و به ان باور و ایمان دارم تا هنگامی که ولایت فقیه حاکم بر این کشور است هیچ دغدغه ای نداریم حالا عناصر نفوذی و بدلی هرکاری دلشان میخواهد انجام دهند ما هم به عنوان سرباز ولایت باید تلاش خودمان را انجام دهیم. فکر میکنید تاثیر انقلابی این جریان در کجا است. جواب: خود شما دارید میبینید در اقصا نقاط جهان. تاثیر این جریان در کجای ایران نهادینه شده است و چه گونه میشود با توجه به این هجمه نهادینه اش کرد. جواب: داستان٬ زبان مشترک تمام نسل ها است. گفت و ‌‌گوی تمدنها که از سالها قبل مطرح شده٬ کجای این جریان قرار دارد. جواب: به هر حال ان هم زبان مشترک بین نسل ها است.اصل گفت و گوی تمدنها که مشکل ندارد.ما باید تعامل داشته باشیم. تعامل هم به واسطه فرهنگ ایجاد میشود.دشمن هم با شبکه های ماهواره ای٬ فرهنگ ما را نشانه گرفته است. متاسفانه عناصر پولی هم دارند به خواست دشمن رفتار میکنند.وقتی که ما تولید فرهنگی خوب نداشته باشیم٬ سریال و فیلم هم نداریم مردم سراغ ماهواره ها میروند.هر زمانی که ما تولید های فرهنگی خوب داشتیم این مردم ماهواره ها را خاموش کرده اند. فکر میکنید راهبرد انقلاب چه راهبردی است و این راهبرد برای پیمودن راه انقلاب چه گونه میسر است. جواب: توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری به عنوان هادی و مرشد کشور و توجه به زبان مشترک بین نسل ها که زبان هنر داستان نویسی است. شما مبارزه در راه اسلام و ولایت را در داستان نویسی انقلابی و دفاع مقدسی میدانید. جواب: نه. ما٬ در ملی گرایان هم که دوران جنگ هم ملی گراها بودند٬ اقلیت های مذهبی هم بودند تنها بچه مسلمان ها که نبودند.ما به عنوان یک ایرانی مسلمان که من ابتدا ایرانی هستم بعد مسلمان هستم و مسلمانی هستم که ایرانی ام به این معنا که اسلام حد و مرز ایرانیت من را شکسته است.خارج از مرزها هم مسلمانها هستند که هموطن و هم کیش من محسوب میشوند.


گفت و گو: مهدی طهرانی


گفت و گو با ابوالفضل درخشنده نویسنده و رزمنده دوران دفاع مقدس. 


تیتر: کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است. 


به گزارش پرس نیوز/ ابوالفضل درخشنده متولد ۱۳۴۸ محله  نظام اباد تهران است.خانه  پدر مادر وی در محله قدیم زندگی اش نظام اباد قرار دارد.محل ست کنونی وی که دفتر کارش نیز در همان محل قرار دارد اکنون در سوهانک است.وی رزمنده و جانباز ۸ سال دفاع مقدس است و پس از بازنشستگی از نیروی دریایی ارتش در سال ۱۳۸۰ بنابر حس وظیفه و رسالت فرهنگی که احساس می کرد بر دوش دارد در جبهه فرهنگی داستان نویسی دفاع مقدس به نویسندگی٬ چاپ کتب دفاع مقدس و اموزش شیوه های نوین ابداعی خویش در حوزه ادبیات داستانی پرداخته است که در این زمینه با وی گفت و گو کرده ام. شما در یک گفت و گو با یک سایت فرموده اید اشخاصی به ناحق در قضیه مهندسی فرهنگی ورود کرده اند و به سمت جایی پیش میروند که سواد و دانش این کار را ندارند.منظور شما از بیان این مقوله چیست. جواب: مشکل بر سر این است که همه جا صحبت از رانت می شود ابتدا به سراغ مسایل اقتصادی میروند. کسانی که از ارتباطشان و شناخت اطلاعاتی که به دست میاورند کسب سود میکنند.متاسفانه در حوزه ادبیات به ویژه کارهای فرهنگی از این رانت ها زیاد میبینیم.کسانی که دانش و تحصیلاتش را ندارند اما به واسطه اعمال نفوذهایی که می شود میایند و در جایگاه هایی قرار میگیرند .شما در نظر بگیرید در تمام کشورهای صاحب فرهنگ٬ افراد یا عناصری در عرصه فرهنگی قرار می گیرند که استخوان خرد کرده هستند٬ تجربه دارند٬ دانشش را دارند.شما ببینید در عرصه فرهنگی کشور ما چه کسانی میایند. ببینید بنده خدا کارش از دانشگاه تمام نشده مدیر فرهنگ سرا میشود٬ مدیر یک نهاد٬ مسوول فرهنگی فلان جا میشود.این به معنای ان است که ان فرد در کار فرهنگی امده که رزومه ای دست و پا کند.خلافش هم مصداق دارد.بنده خدا٬ دیگری را می خواهند بازنشستش کنند چون می خواهند از کارهای اجرایی دورش کنند رییس فلان قسمت فرهنگی می شود.چون متاسفانه کار فرهنگی به پارکینگ تبدیل شده است.هردوتایش غلط است.کار فرهنگی مختص کسانی است که تخصص٬ تعهد٬ تجربه و تعهد کاری داشته باشند و افراد خلاق و صاحب نبوغی باشند. وضعیت فرهنگی کشور ما که اکنون به این جا رسیده برای این است که کسانی در مسند کارهای فرهنگی کشور قرار گرفته اند که نه تجربه اش و نه تخصصش را دارند ولی تا دلت بخواهد رانت دارند نمونه هم زیاد داریم.بنده خدا در دانشگاه به واسطه این که پسر فلان شخص بوده یا فلان شخص معرفی اش کرده امده پست مدیریت فرهنگی گرفته است.خب این رانت است. رانت این نیست که شما بروید مالی را تصاحب کنید مثل بورس نیست که بگویند که از رانت اطلاعاتی اش بهره برده فهمیده فلان سهام یک هفته دیگر سقوط میکند.این رفته سهامش را فروخته یا فلان سهام رشد میکند رفته ان سهام را خریده است.این رانت است.کسی هم به ناحق پست مدیریت فرهنگی گرفته که صلاحیتش را نداشته از رانت بهره برده است.ان یکی سود مالی میبرد ولی این یکی که در عرصه فرهنگی امده باعث ضربه به ارکان فرهنگی کشور میشود چون شعور و تخصصش را ندارد و از همه بدتر باعث میشود نیروهایی که این تخصص را دارند دلسرد و خانه نشین شوند.

هدف شما از نوشتار کتابهایی با مضامین دفاع مقدس چه بوده است. جواب: دو بخش دارد. یکی این که بخشهای اموزشی کتابهایی است که در بخش اموزشی از ان ها به کارگیری میکنیم و میشود گفت کتابهایی است که در عرصه ادبیات داستانی از ان غفلت شده است و تکنیک هایی هست که مغفول واقع شده و استادان و بزرگوارانمان تا کنون نتوانسته اند این ها را نهادینه و مکتوب کنند.همه اش تکرار مکررات بدون نواوری٬ خلاقیت و ایده پردازی بوده است‌.کتابهایی که تا کنون از من چاپ شده در هر جلد ان یک بخش ان ایده پردازی خلاقانه مثل یک کلاس داستان نویسی پیشرفته بوده است که در ان برای نخستین بار با ۱۳ زبان روایت مطرح شده که شامل طرح درس زاویه دید دانای کل قاعم به شخص در جلد دوم برای نخستین بار درج شده و نقش روان شناسی رفتار که دو واحد از ان در دانشگاه ها تدریس میشود باز زاویه دید نمایشی تلفیق شده است.بعد اموزشی ان٬ قسمت هایی بود که در عرصه ادبیات به ان توجه نکرده اند و باید نوع نگرشمان به اموزش تغییر کند بیشتر برای این که در کشور ما کلاس های داستان نویسی ۱۰ تا ۱۵ جلسه برگزار میشود در حالی که طرح درس کتابهایی که من منتشر کرده ام ۱۲۰ جلسه است.هزینه ای هم برای چاپ این کتاب ها گذاشته اید جواب: صدرصد.خدا را شکر الحمدلله برای همان رانتی که در عرصه فرهنگی شامل حال بعضی ها شده من باید از امدادهای غیبی برای انتشار تحقیقاتم به کار گیری کنم. این به معنای هزینه شخصی است. جواب: دقیق‌. اما در رابطه با حدود ۲۶ تا ۲۷ جلد کتاب های دیگر ٬ بیشتر دغدغه های شخصی خود نویسنده است. ادامه گزارش صفحه بعد. گزارش مهدی طهرانی.۱۶ خرداد ۱۳۹۸


تیتر: ‌وقایع جنگ را ان طور که میگوییم بنویسند و بنگارند


به گزارش پرس نیوز/ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر از همرزمان شهید عباس بابایی با بیان خاطراتش در خصوص ۸ سال دفاع مقدس گفت: یکی از خاطراتی که از ان دوران به ذهنم ماند‍‌‌‌‌ه این است که در دوران جنگ در یکی از قرارگاه های تاکتیکی ارتش بودیم.فرمانده قرارگاه٬ سرهنگ نیاکی بود. سرهنگ نیاکی دختری نوجوان داشت که دچار بیماری سرطان شده بود و پزشکان از او قطع امید کرده بودند دکتر گفته بود هر لحظه احتمال دارد از جهان رخت بر ببندد.اگر ارزویی دارد بهتر است براورده شود.دختر مدام سراغ پدرش را می گرفت.دختر در یکی از بیمارستان های تهران بستری بود.ما٬ در ان شرایط بحرانی در یکی از قرارگاه گاه های تاکتیکی و زیر زمینی ارتش اصفهان بودیم‌ و هرگونه تماس به دلیل رعایت مسایل امنیتی ممنوع بود و خود سرهنگ نیاکی نیز دستور داده بود که هیچ تلفنی حتا دختر وی را وصل نکنند.اما با اصرار دختر سرهنگ نیاکی این ارتباط فراهم شد.دختر نوجوان سرهنگ نیاکی هنگامی که صدای پدرش را از پای تلفن شنید به پدر گفته بود که دلم برایت بسیار تنگ شده است کی به پیشم میایی می خواهم تو را ببینم و پدر مدام به دخترش امید میداد که به زودی همدیگر را خواهند دید اما خود سرهنگ نیاکی بهتر از همه میدانست و دخترش نیز میدانست که دیداری در کار نخواهد بود و دیگر دخترش را نخواهد دید. چند روز بعد هم که به سرهنگ نیاکی خبر دادند که دخترش به رحمت خداوند رفته است سرش را به دیوار گذاشت و مدام و پی در پی گریه میکرد و ارام نداشت‌. این خاطره با توجه به شرایط سخت بحرانی در ان دوران٬ بسیار من را در تاثیر خود قرار داده٬ ‌عواطفم را برانگیخته بود. خواسته من به عنوان یک سرباز پیر ارتش این است که وقایع جنگ را ان طور که میگوییم بنویسند و بنگارند که انشالله این وقایع به نسلهای اینده منتقل شود تا بدانند ما٬ در چه شرایطی با دشمنی که تا دندان مسلح بود جنگیدیم و نگذاشتیم یک قدم به پیش بیاید و او را زمینگیر کردیم.


 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


 ناصر ایزدی فر ۱۳۹۳/۴/۹


گزارش: مهدی طهرانی


به نام خداوند بخشنده مهربان


قسمت یک/ 


رنجنامه رزمنده پیر و سالخورده امیر ارتش اسلام به محضر فرماندهی کل قوا: 


 به گزارش پرس نیوز٬ تاریخ سراسر فراز و نشیب کشور عزیز ما٬ وقایع تلخ و شیرینی را به خود دیده است که در این میان٬ شکست ها و پیروزی های فراوان به همراه داشته است و وقایع نگاران٬ همه را از سینه پر سوز خود به نگارش در اورده اند که ما و ایندگان از انها اگاهی پیدا کرده پند بگیریم که گفته اند ازموده را ازمودن خطا است. مواردی را که به عرض میرسانم تنها و تنها مکنونات قلبی خود به عنوان یک ایرانی مسلمان که کشور خود را عاشقانه دوست داشته و در راه سربلندی و پیشرفت ان از جان و دل از فرزند٬ عیال و مادیات گذشته و همواره به منافع ملی که از اهم وظایف او است فکر کرده و موضعی ثابت قدم و روشن داشته و از دو رویی و نفاق بیزار است بیان میکنم و پرونده سی و یک سال خدمت من بیانگر صداقت و دوستی من است و قبول این سخن از یکی از مسوولان عقیدتی ی که به من گفته اند ما ا‌ز ناحیه شما و امثال شما نگرانی نداریم چون کردار شما مشخص است دلواپسی ما از کسانی است که هر لحظه به رنگی در امده و برای منافع شخصی خود دست به هر کاری می زنند که متاسفانه کشور عزیز ما بیشترین صدمه را از این گونه افراد خورده است.مکتب انسان ساز اسلام مانند سایر ادیان الهی از سوی رسولان خداوند٬ پیام ازادگی٬ عزت و شرف انسان را به ارمغان‌اوردند تا‌‌‌‌‌‌ از قید و بندهای تنیده مادی٬ و خود پرستی های پیرامون خود رها شده تا طبق فرمایش پیامبر اسلام قولو لااله الله الا الله تفلحو٬ بگویید هیچ خدایی به جز خدای نادیده نیست تا رستگار شوید انسانی موحد و خدا پرست تربیت شوند و به رستگاری برسند.پیش از دعوت ایرانیان به پذیرش اسلام٬ نیاکان ما و مکتب توحیدی را قبول داشته به تمام فنون ی٬ کتابت٬ هنری٬ معماری٬ لشگری و کشوری اشنا بودند که نمونه ای از ان را در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایراناستاد مطهری شهید می توان دید که شاعران توانای ما که امروزه شهرت جهانی داشته٬ قران را خوب درک کرده و اشعار زیبای خدا شناسی و اسلامی را به طور احسن برای ایرانیان فارسی زبان به نظم در اورده اند که از امر به معروف و نهی از منکر پر است می توان از سعدی شیرین سخن که استاد پند و اندرز به همه اقشار جامعه به خصوص فرمانروایان مستبد و قدرت طلب که می فرماید: پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست٬ دوستدارش روز سختی دشمن زور اور است٬ با رعیت صلح کن از کین خصم ایمن نشین٬ زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشگر است‌‌. قدرت طلبی های بنی امیه و عباسی با سو استفاده از اسلام و ایه های شریف قران کریم برای سرکوبی و اعمال نیات شوم قدرت طلبی خود٬ ایرانیان مبارز را عجم٬ مجوس٬ رازقی و زندیق مینامیدند و نابود میکردند‌‌‌‌‌ و تحقیر بسیار روا میداشتند در صورتی که انان با درک واقعی ا‌ز اسلام و قران که میفرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انسا و جعلناکم شعوبا. همه پیش خداوند برابرند به جز کسانی که تقوایشان بهتر باشد همان گفتار نیک٬ پندار نیک و کردار نیک که ایرانیان به ان پایبند بودند٬ گرامی ترند  زیر بار ستم و سرکوب نمیرفتند.در گذر قرون متمادی٬ ایرانیان به رهبران مذهبی٬ سادات و نوادگان اهل بیت به ویژه مولا امیرمومنان که شاه مردان لقب دارند که شاعر توانا شهریار گفته اند: به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من٬ چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بنا به فرمایش خداوند در قران کریم ان الانسان لفی خسر سوره والعصر٬ بعضی انسان های دورو و منافق٬ همواره از احساسات پاک ایرانیان با انان از اسلام و قران سو استفاده نموده چون قران در چندین سوره میفرماید لاکن اکثرهم لا یعقلون و لا یعلمون٬ یعنی میگویند ولی عمل نمیکنند٬ میخواستند به امیال عوام فریبانه خود برسند که البته اندک بودند ولی همان اندک هم ضربه های شدیدی را به دنبال داشته و همواره با دربار و درباریان و نشر داشتند.‌‌اگر به تصور٬ مقایسه ای از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی که همه اقشار به ویژه ارتش که ت را پناه خود برای ستم خواهی و رو راستی به دور از ت بازی میدانستند و دعوت پیامبر در صدر اسلام در مبارزه با اجانب با مردم بوده اند که نمونه های ان٬ انقلاب مشروطیت و‌ ملی شدن صنعت نفت و غیر بوده٬ قوانین اسلامی بر این سرزمین مقدس ایران حاکم  گردید و بدانیم که انسانی که خداوند در قران کریم میفرماید: ان الانسان لفی خسر٬ همان انسانی است که ۱۴۰۰ سال و اندی سال قبل از بدو خلقت انسان بوده با تمام غرایض قدرت خواهی٬ جاه طلبی٬ زیاده خواهی حرص و از٬ حسادت و حق طلبی و غیر که خداوند در ذات انسان نهاده٬ تفاوتی با انسان امروز نداشته و با همان مشکلات و معضلاتی که پیامبر با ان مواجه بوده اند امام خمینی هم داشتند و این مساله انگ٬ نژاد٬ لباس٬ مقام٬ مذهب و زبان نمی شناسد.بنا به فرموده قران کریم انسان زیان کار است.



قسمت سوم/



 به گزارش پرس نیوز٬ امیر سرتیپ خلبان ایزدی فر در کفت و گو با پرس نیوز گفت: روایت است در دوران پیامبر٬ امت با ازردگی حضور ایشان رفتند و عرض کردند یا رسول الله چرا خداوند قادر متعال که شما به پرستش دعوت میفرمایید٬ همه انسان های بد را نابود نمی کند که ما از شرشان خلاص شویم که فرمودند بعد جوابش را خواهید گرفت که ایشان به غار حرا رفتند و گریه و ندبه با خداوند که پروردگارا چه جواب دهم که جبرییل نازل شده عرض کرد خداوند فرمودند ای محمد ما بد٬ خوب٬ زشت٬ زیبا٬ گرما و سرما و بسیاری از موارد را بی حکمت نیافریده ایم تا مقایسه و میزانی بین بد و خوب باشد. در جریان انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی٬ همه اقشار مردم به خصوص ارتش که نقش سرنوشت سازی را در ان شرایط خطرناک ایفا نمودند که میفرمودند مجلس موسسان تشکیل می شود بیعدالتی٬ فقر٬ فحشا٬ رشوه و فساد ریشه کن شده زندان ها دانشگاه و اسلحه ها قلم میشود ارتش ایران به خصوص نیروی هوایی که حر ابن ریاحی لقب گرفت به ندای ایشان لبیک گفت و به گفته ایشان اگر این انقلاب به ثمر نمی رسید همه در گوشه و کنار و زندان ها این مقام ها را به دست نمی اوردیم. چرا؟ چون در کشور ایران عزیز که بیشتر مردمش مذهب شیعه اثنا عشری داشتند ت را مردان خدا و دارای تزکیه نفس و به دور از مقام پرستی و مادیات و پناه مظلومان و مستضعفان و‌ مهمتر عاری از هرگونه ت بازی ‌و ی بودن می دانستند.در بیداری اسلامی امروز جهان اسلام هم می بینیم که نقش ارتش ها بسیار تعیین کننده است.در کشورهایی چون تونس٬ لیبی به خصوص تونس بدون خونریزی بسیار اکنون قانون اساسی مدون٬ مجلس مردمی و دلخواه مردم تشکیل شده است ولی در کشورهای مصر که در صدر کشورهای عربی بود هنوز مردم٬ دولت مورد علاقه خود را ندارند همچنین بحرین ‌و‌ یمن. چرا؟ چون ارتش نمیخواهد چون حد‌ود یک سال خونریزی ادامه دارد.در کشور عراق با دیکتاتوری چون صدام٬ ارتش عراق با کمک امریکا به ندای مردم لبیک گفت.تا ان جا که از رسانه ها شنیدیم و دیدیم چهار تن از سران ارتش عراق به جز صدام که یکی از ان ها علی شیمیایی ژنرال مشهور ارتش بعث عراق که پس از محاکمه طولانی مشخص نیست اعدام شده است یا نه. شاید سران ارتش های کشورهای باقیمانده از ترس اعدام ها و انتقام جویی ها با مردم همراه نمی شوند.علل نبود همبستگی ارتش ها را در دو صورت می شود باز بینی نمود: نبود وجود رهبری ت ان ها یا ترس از اعدام های انتقامی.انقلاب اسلامی ایران در سی و سه سال قبل الگویی برای حدود صد و چهل کشور اسلامی بود که میبایستی الگو برداری مینمودند.اگر واقع بینانه بنگریم شاید صد در صد ایده ال برای ان ها نبوده است. همگان قبول داریم که افراط و تفریط هایی صورت گرفته به خصوص در سرزمینی که ت رهبری ان را به عهده گرفته و مانند صدر اسلام با تاسی از رسول خدا که به هنگام فتح مکه حتا دشمنان قسم خورده خود را که در خانه ابوسفیان پناه برده بودند بخشیدند و سر مبارکشان خاکروبه میریختند هنگام بیماری به عیادت ان ها میرفتند.در نشستن در چادرها و مکان ها متمایز نبودند به علاوه مولا امیرمومنان که امام نخست شیعیان هستند قاتل خود را می بخشند.در رحمت الهی خداوند همیشه بر روی بندگانش باز است. هیچکس منکر مجازات انسانهای فاسد٬ جانی و نیست ولی تفاوت بین انجام وظیفه ارتشیان که در رژیم گذشته ان ها را به قول امام راحل به دست نماها به قران قسم داده از ان ها خواسته می شد که تا اخرین نفس به نظام وفادار باشند و گرنه انسان های اسیر هوا و هوس و حرص و از بسیار است.در پادگان ها یک نظامی که شهید می شد در منبر و مسجد پادگان٬ نظام شاهی و شاه را دعا می کردند.امام جماعت تهران زمان رفتن شاه از فرودگاه مهراباد پای هواپیما قران به دست دعای سفر میخواند فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین و مستقیم از تلویزیون دولتی پخش می شد و مردم می دیدند با علم به این که در هر لباس و مقامی در گذشته انسان های پاک٬ منزه٬ فاسد و بی بند و بار بوده شکی نیست.ولی ارتش ایران و تاریخ کشور گواهی می دهد که هر زمان که کشور رهبرانی شجاع٬ دانا و با تدبیر داشته مردانه مبارزه کرده و نیاکان ما در انواع جنگ ها خون پاک خود را تقدیم کشور عزیز خود نموده اند.در یکی از جنگ های نادر شاه روایت است او میبیند که پیرمردی با موی سپید چنان شجاعانه شمشیر می زند که از هر طرف دشمن را به زمین می اندازد.نادر شاه شادمان شده جلو می رود و می گوید پیرمرد تا کنون کجا بودی از کدام قبیله و تباری که تو را ندیده بودم؟ پیرمرد میگوید: من و مانند من بودیم ولی نادر‌‌ی نداشتیم! پدران جنگ جوی ما٬ در سپاه نادر وقتی بغداد٬ کربلا و نجف را فتح کردند نادر که به زیارت مولا امیر مومنان در صحن مبارک می رفت زنی صف سربازان را شکافته به سوی نادر پیش می رود.




قسمت دوم/ 

 

به گزارش پرس نیوز٬ امیر سرتیپ خلبان ایزدی فر به خبرنگار پرس نیوز گفت: مگر انسانی خدا ترس و موحد باشد و ریاضت کشیده و دارای تزکیه نفس باشد که ان هم بسیار نادر است کما این که در تاریخ اسلام در یکی از جنگ های رسول خدا با دشمنان که مسلمانان شکست خوردند٬ پیامبر به مسلمانان فرمودند: دیدید بر سر تقسیم غنایم چه گونه به جان هم افتادید؟ از هم اکنون اماده جنگ بزرگی باشید که بسیار خطرناک است که اصحاب سوال کردند یا رسول الله کدام جنگ است فرمودند جنگ بزرگ(جهاد اکبر) مبارزه با نفس عماره است.ان جنگی که کردید جنگ کوچک با شمشیر و اسلحه بود جنگ بزرگ از جنگ های دیگر مهم تر است که خودتان واقف هستید که عرض شد به علاوه ما مردم شیعه معتقد هستیم که معصوم تنها ۱۴ تن هستند که این یکی از اصول شیعه بودن و معتقد به امام زمان بودن است که انشالله بیایند و تنگدستی٬ ستم و بی عدالتی به خصوص افراد شرور و افراد بدکاره را از دم تیغ بگذرانند.


گزارش: مهدی طهرانی



قسمت یک/ 


 به گزارش پرس نیوز٬ امیر سرتیپ خلبان ایزدی فر در گفت و گو‌با سایت خبری پرس نیوز گفت: تاریخ سراسر فراز و نشیب کشور عزیز ما٬ وقایع تلخ و شیرینی را به خود دیده است که در این میان٬ شکست ها و پیروزی های فراوان به همراه داشته است و وقایع نگاران٬ همه را از سینه پر سوز خود به نگارش در اورده اند که ما و ایندگان از انها اگاهی پیدا کرده پند بگیریم که گفته اند ازموده را ازمودن خطا است. مواردی را که به عرض میرسانم تنها و تنها مکنونات قلبی خود به عنوان یک ایرانی مسلمان که کشور خود را عاشقانه دوست داشته و در راه سربلندی و پیشرفت ان از جان و دل از فرزند٬ عیال و مادیات گذشته و همواره به منافع ملی که از اهم وظایف او است فکر کرده و موضعی ثابت قدم و روشن داشته و از دو رویی و نفاق بیزار است بیان میکنم و پرونده سی و یک سال خدمت من بیانگر صداقت و دوستی من است و قبول این سخن از یکی از مسوولان عقیدتی ی که به من گفته اند ما ا‌ز ناحیه شما و امثال شما نگرانی نداریم چون کردار شما مشخص است دلواپسی ما از کسانی است که هر لحظه به رنگی در امده و برای منافع شخصی خود دست به هر کاری می زنند که متاسفانه کشور عزیز ما بیشترین صدمه را از این گونه افراد خورده است.مکتب انسان ساز اسلام مانند سایر ادیان الهی از سوی رسولان خداوند٬ پیام ازادگی٬ عزت و شرف انسان را به ارمغان‌اوردند تا‌‌‌‌‌‌ از قید و بندهای تنیده مادی٬ و خود پرستی های پیرامون خود رها شده تا طبق فرمایش پیامبر اسلام قولو لااله الله الا الله تفلحو٬ بگویید هیچ خدایی به جز خدای نادیده نیست تا رستگار شوید انسانی موحد و خدا پرست تربیت شوند و به رستگاری برسند.پیش از دعوت ایرانیان به پذیرش اسلام٬ نیاکان ما و مکتب توحیدی را قبول داشته به تمام فنون ی٬ کتابت٬ هنری٬ معماری٬ لشگری و کشوری اشنا بودند که نمونه ای از ان را در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایراناستاد مطهری شهید می توان دید که شاعران توانای ما که امروزه شهرت جهانی داشته٬ قران را خوب درک کرده و اشعار زیبای خدا شناسی و اسلامی را به طور احسن برای ایرانیان فارسی زبان به نظم در اورده اند که از امر به معروف و نهی از منکر پر است می توان از سعدی شیرین سخن که استاد پند و اندرز به همه اقشار جامعه به خصوص فرمانروایان مستبد و قدرت طلب که می فرماید: پادشاهی کو روا دارد ستم بر زیر دست٬ دوستدارش روز سختی دشمن زور اور است٬ با رعیت صلح کن از کین خصم ایمن نشین٬ زانکه شاهنشاه عادل را رعیت لشگر است‌‌. قدرت طلبی های بنی امیه و عباسی با سو استفاده از اسلام و ایه های شریف قران کریم برای سرکوبی و اعمال نیات شوم قدرت طلبی خود٬ ایرانیان مبارز را عجم٬ مجوس٬ رازقی و زندیق مینامیدند و نابود میکردند‌‌‌‌‌ و تحقیر بسیار روا میداشتند در صورتی که انان با درک واقعی ا‌ز اسلام و قران که میفرماید یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انسا و جعلناکم شعوبا. همه پیش خداوند برابرند به جز کسانی که تقوایشان بهتر باشد همان گفتار نیک٬ پندار نیک و کردار نیک که ایرانیان به ان پایبند بودند٬ گرامی ترند  زیر بار ستم و سرکوب نمیرفتند.در گذر قرون متمادی٬ ایرانیان به رهبران مذهبی٬ سادات و نوادگان اهل بیت به ویژه مولا امیرمومنان که شاه مردان لقب دارند که شاعر توانا شهریار گفته اند: به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من٬ چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

بنا به فرمایش خداوند در قران کریم ان الانسان لفی خسر سوره والعصر٬ بعضی انسان های دورو و منافق٬ همواره از احساسات پاک ایرانیان با انان از اسلام و قران سو استفاده نموده چون قران در چندین سوره میفرماید لاکن اکثرهم لا یعقلون و لا یعلمون٬ یعنی میگویند ولی عمل نمیکنند٬ میخواستند به امیال عوام فریبانه خود برسند که البته اندک بودند ولی همان اندک هم ضربه های شدیدی را به دنبال داشته و همواره با دربار و درباریان و نشر داشتند.‌‌اگر به تصور٬ مقایسه ای از انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی که همه اقشار به ویژه ارتش که ت را پناه خود برای ستم خواهی و رو راستی به دور از ت بازی میدانستند و دعوت پیامبر در صدر اسلام در مبارزه با اجانب با مردم بوده اند که نمونه های ان٬ انقلاب مشروطیت و‌ ملی شدن صنعت نفت و غیر بوده٬ قوانین اسلامی بر این سرزمین مقدس ایران حاکم  گردید و بدانیم که انسانی که خداوند در قران کریم میفرماید: ان الانسان لفی خسر٬ همان انسانی است که ۱۴۰۰ سال و اندی سال قبل از بدو خلقت انسان بوده با تمام غرایض قدرت خواهی٬ جاه طلبی٬ زیاده خواهی حرص و از٬ حسادت و حق طلبی و غیر که خداوند در ذات انسان نهاده٬ تفاوتی با انسان امروز نداشته و با همان مشکلات و معضلاتی که پیامبر با ان مواجه بوده اند امام خمینی هم داشتند و این مساله انگ٬ نژاد٬ لباس٬ مقام٬ مذهب و زبان نمی شناسد.بنا به فرموده قران کریم انسان زیان کار است.



به گزارش پرس نیوز٬ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر گفت: قبل از پیروزی انقلاب٬ حکم اعدام من از سوی شاه امده بود اما پس از پیروزی انقلاب٬ این حکم لغو شد.در این میان٬ جیپهای ارتش شاهنشاهی در دوران رژیم پهلوی٬ لوله توپهای خود را به سمت پایگاه و خانه های خلبانان نیروی هوایی ارتش گرفته بودند و انان مانده بودند چه کار کنند چون میخواستند تا زن و بچه های خلبانان را با خانه هایشان یک جا با شلیک توپ نابود کنند که وقتی ما به این رفتار انها معترض می شدیم که چرا این طوری می کنند به سرعت خلبانان را بازداشت میکردند و اجازه نمی دادند پرواز کنند و برایشان پرونده ی درست می کردند و پس از مدتی نیز در دادگاهی صحرایی٬ حکم اعدامشان را غیابی و پنهانی صادر میکردند و پس از چند روز از تایید حکم اعدام٬ خلبانان را پنهانی و به دور از چشم دیگران تیرباران می کردند و این در شرایطی بود که حتا از تحویل دادن جسد خلبان به خانواده اش خودداری میکردند تا نتوانند بفهمند که خلبان تیرباران شده است و جای گلوله را روی بدنش ببینند‌. 



گزارش: مهدی طهرانی



امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر: وقایع جنگ را ان طور که میگوییم بنویسند و بنگارند


به گزارش پرس نیوز٬ امیر سرتیپ خلبان ناصر ایزدی فر از همرزمان شهید عباس بابایی با بیان خاطراتش در خصوص ۸ سال دفاع مقدس گفت: یکی از خاطراتی که از ان دوران به ذهنم ماند‍‌‌‌‌ه این است که در دوران جنگ در یکی از قرارگاه های تاکتیکی ارتش بودیم.فرمانده قرارگاه٬ سرهنگ نیاکی بود. سرهنگ نیاکی دختری نوجوان داشت که دچار بیماری سرطان شده بود و پزشکان از او قطع امید کرده بودند دکتر گفته بود هر لحظه احتمال دارد از جهان رخت بر ببندد.اگر ارزویی دارد بهتر است براورده شود.دختر مدام سراغ پدرش را می گرفت.دختر در یکی از بیمارستان های تهران بستری بود.ما٬ در ان شرایط بحرانی در یکی از قرارگاه گاه های تاکتیکی و زیر زمینی ارتش اصفهان بودیم‌ و هرگونه تماس به دلیل رعایت مسایل امنیتی ممنوع بود و خود سرهنگ نیاکی نیز دستور داده بود که هیچ تلفنی حتا دختر وی را وصل نکنند.اما با اصرار دختر سرهنگ نیاکی این ارتباط فراهم شد.دختر نوجوان سرهنگ نیاکی هنگامی که صدای پدرش را از پای تلفن شنید به پدر گفته بود که دلم برایت بسیار تنگ شده است کی به پیشم میایی می خواهم تو را ببینم و پدر مدام به دخترش امید میداد که به زودی همدیگر را خواهند دید اما خود سرهنگ نیاکی بهتر از همه میدانست و دخترش نیز میدانست که دیداری در کار نخواهد بود و دیگر دخترش را نخواهد دید. چند روز بعد هم که به سرهنگ نیاکی خبر دادند که دخترش به رحمت خداوند رفته است سرش را به دیوار گذاشت و مدام و پی در پی گریه میکرد و ارام نداشت‌. این خاطره با توجه به شرایط سخت بحرانی در ان دوران٬ بسیار من را در تاثیر خود قرار داده٬ ‌عواطفم را برانگیخته بود. خواسته من به عنوان یک سرباز پیر ارتش این است که وقایع جنگ را ان طور که میگوییم بنویسند و بنگارند که انشالله این وقایع به نسلهای اینده منتقل شود تا بدانند ما٬ در چه شرایطی با دشمنی که تا دندان مسلح بود جنگیدیم و نگذاشتیم یک قدم به پیش بیاید و او را زمینگیر کردیم.


 والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


 ناصر ایزدی فر ۱۳۹۳/۴/۹


گزارش: مهدی طهرانی


امیر سرتیپ خلبان ناصر  ایزدی فر: قدرت عراق در حمله به ایران از نبود انسجام داخلی بود


 به گزارش پرس نیوز٬ امیر سرتیپ خلبان ایزدی فر با بیان خاطراتش گفت: براساس نبود انسجام بین نیروهای ایرانی٫ عراق توانست به ما حمله کند.فرماندهی دوران شاهنشاهی بر عهده ارتشبد ربیعی بود که بعد از پیروزی انقلاب به دست نیروهای حزب اللهی اعدام شد.من در ان دوران خفقان نیروی هوایی شاهنشاه به دلیل مشکل هایی که برای مادرم ایجاد شده بود تصمیم گرفته بودم که از پایگاه هوایی همدان به تهران منتقل بشوم تا بتوانم بیشتر به مادرم رسیدگی کنم.بر این اساس بود که تصمیم خودم را با ستاد فرماندهی نیروی هوایی ان دوران در میان گذاشتم که چندین بار با درخواستم مخالفت شد اما پس از این که اصرار من را دیدند گفتند به شرطی با رفتن من به تهران موافقت میشود که از هواپیمای شکاری f4 و اف ۴ به حمل و نقل هوایی منتقل بشوم و من در این شرایط که دیدم که راه چاره ای ندارم پذیرفتم و تا پایان دوران خدمتم را در نیروی هوایی در حمل و نقل هوایی بودم.پس از پیروزی انقلاب اسلامی٬ صدام در نشست های محرمانه ای که داشت مدام بر حمله به ایران تاکید می کرد و ما خلبانان نیروی هوایی که از هدف صدام اگاه بودیم این مراتب را به مسوولان نیروی هوایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی سر کار امده بودند اعلام می کردیم که عراق میخواهد به ایران حمله کند اما از ما نمیپذیرفتند زیرا در نیروی هوایی پس از انقلاب٬ عقیدتی ی تشکیل شد و مدام می گفتند که شایعه پراکنی میکنید.حتا شرایط ایران در ان دوران پس از پیروزی انقلاب به گونه ای بود که یکی از ستوان های نیروی هوایی ارتش به یکی از مسوولان عقیدتی ارتش ان دوران گفت که صدام درصدد حمله به ایران است او را به جرم شایعه پراکنی بازداشت کردند و دقیق شرایط ما در ان دوران این گونه بود که هماهنگی و انسجام بین نیروها نبود و بر اساس این چند دستگی بین نیروها٬ عراق توانست به ما حمله کند و دقیق در ساعت ۱۴ نیم روز همان روز٬ عراق با چندین فروند هواپیمای جنگی خود به ما حمله کرد و پالایشگاههای ما را مورد هدف موشکی خود قرار داد که در این شرایط بنابر دستور حضرت امام راحل٬ ۱۴۰ فروند هواپیمای جنگنده ما از زمین بلند شدند و برای این که به عراق پاسخ نظامی بدهند مواضع استراتژیک عراق را بمباران کردند.شرایط ما٬ در نیروی هوایی پس از انقلاب این طور بود که برخی ها میخواستند هواپیماهای فانتوم ایرانی را به امریکا بفروشند تا صدام اسان تر بتواند به ایران مسلط شود. هنگامی که جنگ اغاز شد صدام گفته بود که همه به ایران بروید چون امروز در تهران خواهیم بود اما فکر نمی کرد که نتواند از مواضع نظامی ایران عبور کند.در این شرایط٬ یک خبرنگار از مجله لوموند پاریس به اسارت ایرانی ها در امده بود.وقتی از او پرسیدند که چرا به سمت مواضع ایران امدید گفت که صدام اعلام کرده بود که امروز در تهران هستیم و هرکه می خواهد با ما بیاید.صدام وقتی دید که در برابر ایران ناتوان است دست به دامان سازمان ملل متحد شد و بر این اساس٬ رییس سازمان ملل متحد لن دوران٬ خود به ایران امد تا در مورد مسایل بین ایران و عراق مذاکره کند و گفت که صدام از کرده خویش پشیمان و درمانده شده است و نمی داند که چه کار کند.

بیایید قرارداد صلح را امضا کنیم اما دست هایی در کار بود که می خواست این مملکت ۸ سال درگیر جنگ شود جنگی که برای ما٬ تلفات بسیار در پی داشتداشت زیرا چه جوانانی بودند که در مناطق مختلف عملیاتی به شهادت رسیدند.این ها جوانان این مملکت و این اب و خاک بودند و این ها ناگفته های جنگ است که کمتر به ان اشاره میشود که باید گفته شود و همچنین به نقش حمایت هوایی خلبانان ارتش پرداخته شود که نیروی هوایی٬ زمینی٬ بسیج و سپاه و سایر نیروهای دیگر را حمایت هوایی کردند تا ان ها بتوانند عملیات کنند و گرنه اگر حمایت هوایی نبود ممکن نبود که عملیات صورت بگیرد زیرا دشمن می خواست که حمایت هوایی ایران را از ما بگیرد تا بتواند با ارتش قوی خود اسان تر بر ما مسلط شود.شرایط کنونی ایران در مقابله با عراق این است که ما هرگز با عراق در صلح نیستیم ما با عراق پیمان اتش بس امضا کرده ایم و این اتش بس جهانی است.


گزارش: مهدی طهرانی


نگاهی به وضعیت ارتش بعث عراق در منطقه عملیاتی کربلای ۵


کربلای پنج٬ عملیات خاص انهدام ارتش بعث عراق است.


قسمت دوم/ 


به گزارش پرس نیوز٬ یکی از یگانهای این لشگر٬ تیپ ۵۵ مختلط مقابل پاسگاه زید٬ تیپ ۴۱۸ پیاده در جنوب پاسگاه زید و یک تیپ دیگر از لشگر ۸ در شمال پاسگاه بوبیان مستقر شده بودند و حضور خود را تا ان منطقه گسترده کرده بودند. همچنین٬ دو گردان کماندویی٬ دو گردان ارتش خلقی و یک گردان تانک هم در منطقه عمومی لشگر ۸ استقرار داشتند‌.گردان ۲۱۷ توپخانه٬ گردان ۶۹۴ توپخانه٬ گردان ۱۶ توپخانه٬ گردان ۶۶ توپخانه و گردان ۹۸ توپخانه مختصات مختلف منطقه حضور یافته بودند و لشگر ۱۱ پیاده ارتش عراق نیز از شمال ابگرفتی بوبیان تا جزیره بوارین گسترش داشت و قرارگاه لشگر خود را در منطقه تنومه مستقر کرده بود‌.یگان های این لشگر در قالب تیپ ۴۰۲ پیاده پشت کانال ماهیگیری٬ تیپ ۴۵ پیاده مقابل منطقه عملیاتی شلمچه٬ تیپ ۴۷ پیاده در جزیره بوارین و تیپ ۴۸ پیاده در جنوب ابگرفتگی بوبیان مستقر شده بودند ‌و نیروهای خود را تا منطقه گسترش داده بودند.همچنین٬ دو گردان کماندویی٬ دو گردان ارتش خلقی و یک گردان تانک در منطقه عمومی لشگر مستقر شده بودند که از این میان٬ گردان های ۱۶۲ و ۲۱۴ توپخانه و یک گردان دیگر توپخانه در منطقه بصره در مختصات مختلف استقرار یافته بودند تا لشگرهای زرهی عراق را به طور کامل و در مختصات مختلف پوشش عملیاتی دهند.ان چه قطعی است این که دشمن بعثی٬ منطقه شرق بصره را با چهار لشگر پیاده٬ یک لشگر مکانیزه و ۱۷ تا ۲۰ گردان توپخانه پدافند می کرد.استعداد واقعی پرسنل و تجهیزات سپاه سوم عراق در مجموع به میزان ۷۰ تا ۸۰ درصد بود که از این میان٬ نیروهای درگیر ارتش بعث عراق را در این عملیات می توان به تفکیک زیر دسته بندی کرد: یک- لشگر ۳۱ مکانیزه با ۱۲ گردان پیاده و ۳ گردان زرهی و مکانیزه. دو- لشگر ۵ مکانیزه با ۱۴ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. سه- لشگر ۳۰ پیاده با ۸ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. چهار- لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۸ گردان پیاده و ۲ گردان زرهی و مکانیزه. پنج- لشگر ۱۱ پیاده با ۱۲ گردان پیاده که در مجموع٬ نیروهای درگیر ارتش بعث عراق را در این عملیات تشکیل میدادند. همچنین٬ مجموع نیروهای درگیر ارتش بعث عراق در منطقه شرق بصره شامل ۵۴ گردان پیاده و ۹ گردان زرهی و مکانیزه بود.از جمله نیروهای دیگر درگیر عراق در این عملیات که با نام نیروی احتیاط ( تقویت ) شناخته می شوند شامل چندین لشگر گردان زرهی و مکانیزه بودند که به تفکیک زیر است: ۱- لشگر ۳۱ پیاده با ۳ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۲- لشگر ۳۰ پیاده با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۳- لشگر ۵ مکانیزه با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۴- لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۴ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه ۵- لشگر ۱۱ پیاده با ۵ گردان پیاده و یک گردان زرهی و مکانیزه از جمله لشگرهای درگیر ارتش بعث عراق با ایران در این منطقه بودند.در مجموع٬ نیروهای احتیاط ( تقویت ) ارتش بعث عراق که در منطقه شرق بصره مستقر شده بودند شامل ۲۲ گردان پیاده و ۵ گردان زرهی و مکانیزه بودند.‌ اتش توپخانه در منطقه شامل لشگر ۳۱ پیاده با ۳ گردان توپخانه٬ لشگر ۵ مکانیزه با ۳ گردان توپخانه٬ لشگر ۳۰ پیاده با ۴ گردان توپخانه٬ لشگر ۸ پیاده کوهستانی با ۵ گردان توپخانه و لشگر ۱۱ پیاده با ۳ گردان توپخانه بود.به طور کلی از بین تمام لشگرها٬ گردان های زرهی و مکانیزه ارتش بعث عراق در این منطقه عملیاتی شرق بصره از بین توپخانه های ارتش بعث عراق٬ ۱۷ گردان توپخانه حضور مستقیم داشت که از این میان٬ حضور نیروهای ارتش به تفکیک و دسته بندی لشگرها٬ رسته ها٬ نیروهای پیاده و زرهی٬ مکانیزه٬ احتیاط و توپخانه های سنگینی که در منطقه شرق بصره مستقر کرده بودند حکایت از اهمیت منطقه شرق بصره برای عراق داشت.به تحقیق٬ تمامی یگان های عراقی که در منطقه شرق بصره مستقر شده بودند تلفات سنگینی در این عملیات دادند و بسیاری از اهداف انها منهدم شدند و مجبور شدند مفتضحانه پیروزی شکوهمند ایران را در این عملیات بپذیرند.ان گونه که دلاور مردان سپاه اسلام ایستادند و جنگیدند و مردانه از ایران و وطن حمایت کردند ما نیز باید مردانه در دفاع و حمایت از انها بایستیم. یاد و نامشان تا ابد در قلب ما است.


گزارش: مهدی طهرانی


یک‌ بررسی عملیاتی/ نگاهی به ‌وضعیت ارتش بعث عراق 

در منطقه عملیاتی کربلای ۵ 


کربلای پنج٬ عملیات خاص انهدام ارتش بعث عراق است 


به گزارش پرس نیوز٬ یک‌ بررسی عملیاتی به معنای بررسی مواضع ارتش دشمن است.در این گزارش٬ وضعیت ارتش بعثی عراق در منطقه شرق بصره قبل عملیات کربلای ۵ مورد بررسی قرار گرفته است.اگاهی از وضعیت دشمن٬ یکی از اقدام های اساسی و مهم قبل انجام هر عملیاتی است.این که بدانیم دشمن در چه وضعیتی قرار دارد٬ استعداد دشمن چه میزان است٬ ترکیب و گسترش نیروی دشمن چه گونه است٬ ترتیب نیروی دشمن چه طور است٬ وضعیت روحی٬ روانی٬ امادگی ها٬ اموزش٬ استعداد فرماندهی٬ ویژگی فرماندهی و نقاط قوت و ضعف ان ها ‌‌چه گونه است تمامی این مسایل در میزان بررسی موقعیت عملیات و پاسخ به تک های دشمن موثر است.چون پاسخ به تک دشمن و پاتک از گامهای بلندی است که باید برای هر عملیاتی برداشته شود.در مجموع٬ قبل اغاز هر عملیات٬ باید براوردی کلی از وضعیت دشمن تهیه شود تا فرماندهی و نیروها بتوانند به طور صحیح در تصمیم گیری٬ هدایت و انجام عملیات موثر باشند.در عملیات کربلای ۵ و مجموعه عملیات های کربلای  چهار٬ پنج و هشت٬ اطلاعات عملیات لشگر ده سیدالشهدا (ع) با تلاش های فراوان فنی٬ تخصصی٬ اطلاعاتی و عملیاتی توانستند مواضع ارتش بعث عراق را بررسی٬ تحلیل و ارزیابی کنند.امروزه طرح این مباحث از ارزیابی اقدام های انجام شده و انتقال تجارب گران بهای دوران دفاع مقدس٬ علاوه بر ان که میتواند یک روایت تاریخی باشد می تواند بخشی از تاریخ دفاع مقدس را گویا کند٬ نکته های اساسی از این دوران را بیان کند و انتقال تجربه ای ارزشمند به نسل های اینده برای دانستن چه گونگی جنگ باشد.مجموعه عملیات های کربلای چهار٬ پنج و هشت در منطقه جنوب و شرق بصره در منطقه عمومی شلمچه و حاشیه اروند انجام شد.این عملیات ها به دلیل شرایط خاص خود٬ یک عملیات انهدامی تلقی می شد.در عملیات کربلای ۵ که در مدت ۲۰ روز انجام شد خطوط پدافندی عراق با تمام امکانات٬ تجهیزات و اقدام های مهم مهندسی شکسته شد و رزمندگان اسلام پیشروی خوبی را انجام دادند.عملیات کربلای ۸ از جمله عملیات هایی بود که به صورت یک عملیات تکمیلی بعد از عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه و اطراف کانال ماهی انجام شد. ویژگی این عملیات رزمی٬ تثبیت خطوط پدافندی ایران بود که در زمره یکی از مهمترین عملیات ها به شمار می رود.وضعیت کلی ارتش بعثی عراق قبل از انجام عملیات این بود که دشمن بعثی صهیونیستی٬ منطقه شرق بصره را از نهر صویب تا جزیره بوارین را به دست سپاه سوم ارتش عراق و لشگرهای  پنج٬ هشت٬ یازده٬ سی و سی و یک خود پدافند می کرد و همچنین یگان های  رزمی خود را در مناطق انجام عملیات گسترش می داد‌.در عملیات کربلای پنج٬ سپاه سوم عراق٬ یگان های خود را از نهر صویب تا جزیره بوارین گسترش داده بود.قرارگاه ارتش بعث عراق نیز در غرب منطقه دویچی(کارخانه کاغذ سازی) مستقر شده بود.لشگر ۳۱ پیاده نظام نیز از نهر صویب تا ضلع شرقی جزیره گسترش داده و مقر قرار لشگر را در نشوه استقرار داده بود. تیپ ۲۳ پیاده کوهستانی عراق نیز از ضلع غربی جزیره همراه با تیپ ۴۹ پیاده٬ ضلع میانی جزیره٬ تیپ ۴۳۹ پیاده نیز در دو ضلع جزیره و تیپ ۱۰۹ پیاده در ضلع شرقی جزیره مستقر بودند.یکی دیگر از این تیپ های رزمی ارتش عراق٬ تیپ ۲۶ زرهی ارتش عراق بود که به عنوان نیروی احتیاط عملیاتی محسوب می شد که این تیپ به منظور انجام عملیات پشتیبانی احتیاطی در پشت کانال صویب مستقر شده بودند.همچنین٬ دو گردان ارتش خلق در منطقه عمومی لشگر ۳۱ ارتش عراق مستقر شده بودند که به این منظور٬ ارتش عراق٬ گردان های ۵۲ توپخانه٬ گردان ۲۶ توپخانه و گردان ۶ توپخانه خود را در بخشی از این منطقه مستقر کرده بود و یکی از لشگرهای زرهی خود را نیز برای حمله به ایران در این منطقه تدارک دیده بود.ارتش بعث عراق برای کنترل بهتر منطقه عملیاتی٬ لشگر ۵ مکانیزه خود را در ضلع شرقی جزیره تا پیچ کوشک و قرارگاه مرکزی مکانیزه لشگر خود را در منطقه دویچی قرار داده بود. تیپ ۶۳ مختلط٬ تیپ ۱۳ پیاده در شرق پاسگاه طلاییه٬ تیپ ۱۰۱ پیاده در غرب کوشک و تیپ ۴۲۷ پیاده نیز در منطقه عمومی کوشک مستقر بودند و تیپ ۳۰ مکانیزه نیز به عنوان تیپ احتیاط در منطقه لشگر مستقر شد.یکی دیگر از تیپ های ارتش بعث عراق با هویت نا مشخص در مقابل پاسگاه طلاییه مستقر بود و همزمان دو گردان کماندویی و دو گردان ارتش خلقی در منطقه عمومی لشگر مستقر بودند.در این میان٬ یگان گردان ۲۷ توپخانه٬ ۵۷ توپخانه و ۲۵ تو‌پخانه در مختصاتی عملیاتی از منطقه تلول الحدادیات مستقر شده بودند. لشگر ۸ پیاده کوهستانی شامل چندین یگان مختلف بود. 


گزارش: مهدی طهرانی


 

امیر سرتیپ‌ خلبان ناصر ایزدی فر: نبود همبستگی در ارتشهای جهان٬ نبود رهبری ت است

 

 

 امیر سرتیپ خلبان ایزدی فر در گفت و گو با مرکز پژوهش و تحقیقات گفت: روایت است در دوران پیامبر٬ امت با ازردگی حضور ایشان رفتند و عرض کردند یا رسول الله چرا خداوند قادر متعال که شما به پرستش دعوت میفرمایید٬ همه انسان های بد را نابود نمی کند که ما از شرشان خلاص شویم که فرمودند بعد جوابش را خواهید گرفت که ایشان به غار حرا رفتند گریه و ندبه با خداوند که پروردگارا چه جواب دهم که جبرییل نازل شده عرض کرد خداوند فرمودند ای محمد ما بد٬ خوب٬ زشت٬ زیبا٬ گرما و سرما و بسیاری از موارد را بی حکمت نیافریده ایم تا مقایسه و میزانی بین بد و خوب باشد. در جریان انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی٬ همه اقشار مردم به خصوص ارتش که نقش سرنوشت سازی را در ان شرایط خطرناک ایفا نمودند که میفرمودند مجلس موسسان تشکیل می شود بیعدالتی٬ فقر٬ فحشا٬ رشوه و فساد ریشه کن شده زندان ها دانشگاه و اسلحه ها قلم میشود ارتش ایران به خصوص نیروی هوایی که حر ابن ریاحی لقب گرفت به ندای ایشان لبیک گفت و به گفته ایشان اگر این انقلاب به ثمر نمی رسید همه در گوشه و کنار و زندان ها این مقام ها را به دست نمی اوردیم. چرا؟ چون در کشور ایران عزیز که بیشتر مردمش مذهب شیعه اثنا عشری داشتند ت را مردان خدا و دارای تزکیه نفس و به دور از مقام پرستی و مادیات و پناه مظلومان و مستضعفان و‌ مهمتر عاری از هرگونه ت بازی ‌و ی بودن می دانستند.در بیداری اسلامی امروز جهان اسلام هم می بینیم که نقش ارتش ها بسیار تعیین کننده است.در کشورهایی چون تونس٬ لیبی به خصوص تونس بدون خونریزی بسیار اکنون قانون اساسی مدون٬ مجلس مردمی و دلخواه مردم تشکیل شده است ولی در کشورهای مصر که در صدر کشورهای عربی بود هنوز مردم٬ دولت مورد علاقه خود را ندارند همچنین بحرین ‌و‌ یمن. چرا؟ چون ارتش نمیخواهد چون حد‌ود یک سال خونریزی ادامه دارد.در کشور عراق با دیکتاتوری چون صدام٬ ارتش عراق با کمک امریکا به ندای مردم لبیک گفت.تا ان جا که از رسانه ها شنیدیم و دیدیم چهار تن از سران ارتش عراق به جز صدام که یکی از ان ها علی شیمیایی ژنرال مشهور ارتش بعث عراق که پس از محاکمه طولانی مشخص نیست اعدام شده است یا نه. شاید سران ارتش های کشورهای باقیمانده از ترس اعدام ها و انتقام جویی ها با مردم همراه نمی شوند.علل نبود همبستگی ارتش ها را در دو صورت می شود باز بینی نمود: نبود وجود رهبری ت ان ها یا ترس از اعدام های انتقامی.انقلاب اسلامی ایران در سی و سه سال قبل الگویی برای حدود صد و چهل کشور اسلامی بود که میبایستی الگو برداری مینمودند.اگر واقع بینانه بنگریم شاید صد در صد ایده ال برای ان ها نبوده است. همگان قبول داریم که افراط و تفریط هایی صورت گرفته به خصوص در سرزمینی که ت رهبری ان را به عهده گرفته و مانند صدر اسلام با تاسی از رسول خدا که به هنگام فتح مکه حتا دشمنان قسم خورده خود را که در خانه ابوسفیان پناه برده بودند بخشیدند و سر مبارکشان خاکروبه میریختند هنگام بیماری به عیادت ان ها میرفتند.در نشستن در چادرها و مکان ها متمایز نبودند به علاوه مولا امیرمومنان که امام نخست شیعیان هستند قاتل خود را می بخشند.در رحمت الهی خداوند همیشه بر روی بندگانش باز است. هیچکس منکر مجازات انسانهای فاسد٬ جانی و نیست ولی تفاوت بین انجام وظیفه ارتشیان که در رژیم گذشته ان ها را به قول امام راحل به دست نماها به قران قسم داده از ان ها خواسته می شد که تا اخرین نفس به نظام وفادار باشند و گرنه انسان های اسیر هوا و هوس و حرص و از بسیار است.در پادگان ها یک نظامی که شهید می شد در منبر و مسجد پادگان٬ نظام شاهی و شاه را دعا می کردند.امام جماعت تهران زمان رفتن شاه از فرودگاه مهراباد پای هواپیما قران به دست دعای سفر میخواند فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین و مستقیم از تلویزیون دولتی پخش می شد و مردم می دیدند با علم به این که در هر لباس و مقامی در گذشته انسان های پاک٬ منزه٬ فاسد و بی بند و بار بوده شکی نیست.ولی ارتش ایران و تاریخ کشور گواهی می دهد که هر زمان که کشور رهبرانی شجاع٬ دانا و با تدبیر داشته مردانه مبارزه کرده و نیاکان ما در انواع جنگ ها خون پاک خود را تقدیم کشور عزیز خود نموده اند.در یکی از جنگ های نادر شاه روایت است او میبیند که پیرمردی با موی سپید چنان شجاعانه شمشیر می زند که از هر طرف دشمن را به زمین می اندازد.نادر شاه شادمان شده جلو می رود و می گوید پیرمرد تا کنون کجا بودی از کدام قبیله و تباری که تو را ندیده بودم؟ پیرمرد میگوید: من و مانند من بودیم ولی نادر‌‌ی نداشتیم! پدران جنگ جوی ما٬ در سپاه نادر وقتی بغداد٬ کربلا و نجف را فتح کردند نادر که به زیارت مولا امیر مومنان در صحن مبارک می رفت زنی صف سربازان را شکافته به سوی نادر پیش می رود. 

 

گزارش: مهدی طهرانی


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها